معرفی ۱۵ انیمه برتر تاریخ: از اکشن تا فلسفی
با نگاهی به برترین آثار دنیای انیمه، درمییابیم که این رسانه فراتر از سرگرمی ساده است و بهواسطهی شخصیتپردازی پیچیده و روایتهای تأملبرانگیز، جایگاه خود را در ادبیات تصویری جهان تثبیت کرده است.

تحریریه حرف مرد: انیمه، میزبان برخی از برترین داستانهای تخیلی است. از انیمههای شونن سرگرمکننده گرفته تا مجموعههای سینن تاریک و درونگرا، تا عاشقانههای شوجو، برای هر نوع سلیقه و هر ردیف سنی، انیمهای وجود دارد. این تنوع بخشی از چیزی است که انیمیشن ژاپنی را اینقدر خاص میکند، اما همچنین انتخاب بهترینها را از میان آنها، دشوار میسازد.
برترین مجموعههای انیمه، معمولاً ترکیبی ایدهآل از کیفیت انیمیشن، شخصیتهای ماندگار و داستانهای بهیادماندنی هستند. برخی کاملاً بر صحنههای اکشن پرجنبوجوشی تکیه میکنند که هویت آنها را برای همیشه تعریف کردهاند، مانند «دراگون بال»، درحالیکه برخی دیگر تنها بر روی معماهای جذاب و تمهای فلسفی عمیق تمرکز دارند، مانند «مانستر». این نقطه تعادل میان اکشن سطحی و عمق احساسی است که برترین مجموعههای انیمه در آن قرار میگیرند.
۱۵. مشوکو تنسی: بهترین انیمه ایسکای خالص
ژانر ایسکای در طول دهه ۲۰۱۰ جهان را متحول کرد، با داستانهای بیشمار با تم بازیهای ویدیویی درباره شخصیتهایی که در دنیایی دیگر به دام افتادهاند. از میان تمام داستانهای تناسخ که ظهور کردند، «مشوکو تنسی: تناسخ بیکار» بهراحتی بهترین آنها بود، نه فقط به این دلیل که بیش از هر چیز دیگری خودش و شخصیتهایش را جدی میگرفت؛ چون درحالیکه بسیاری از انیمههای ایسکای برای پارودی کردن این ژانر ظهور کردند، مشوکو تنسی با دیدگاهی منحصربهفرد به آن نزدیک شد. این مجموعه زندگی رودئوس گریرت تازه متولدشده را دنبال میکند — کودکی که کاملاً زندگی قبلی خود را بهعنوان یک اوتاکوی بیکار و بیهدف به خاطر میآورد.
رودئوس از اشتباهات گذشتهاش درس میگیرد و زندگی جدیدش را در دنیای فانتزی میپذیرد. ایسکای پر از داستانهای فوقالعاده در میان انبوهی از آثار معمولی است؛ مجموعههایی مانند «تناسخشده بهعنوان یک اسلایم»، «اورلورد» و «Re:Zero» از بقیه متمایز هستند.
اما بیش از هر ایسکای دیگری، مشوکو تنسی واقعاً با ایدۀ تبعید به دنیای دیگر و معنای آن برای قهرمان داستان — فراتر از کمکهای زندگی گذشتهاش برای تبدیل شدن به یک شخصیت قدرتمند — دست و پنجه نرم میکند.
۱۴. تجربیات سریالی لین: یک گوهر ناشناخته که آینده را پیشبینی کرد
«تجربیات سریالی لین» اساسیترین مجموعه انیمه فکری اواخر دهه ۹۰ است. درحالیکه مجموعههایی مانند «نئون جنسیس اونگلیون» و «شبح درون پوسته» بهدلیل سبک آوانگارد و تمهای عمیقترشان مورد تحسین منتقدان و محبوبیت قرار گرفتند، هیچکدام به اندازه لین در سبک هنری خود جسور نبودند. لین، شخصیت اصلی این مجموعه، دختری ملانکولیک، با شخصیت مرزی و ترسناک است که معمای شخصیاش بهطور عمیقی با داستان گره خورده است.
با ترکیب سبک فیلمهای found footage و انیمیشن دستساز، «تجربیات سریالی لین» مرز بین داستان و واقعیت را محو میکند. در هسته خود، این مجموعه یک معما است که هرکسی آن را درک نمیکند. درواقع، هیچکس کاملاً آن را نخواهد فهمید — و این بخشی از هدف اصلی لین است. جذابیت لین در همین رمز و راز ناشناختهها نهفته است، و در کاوش ناشناختنیهاست که لین برای مجذوبان خود، چنین تأثیر عمیقی دارد.
۱۳. آکادمی قهرمان من: ترکیبی از کلیشههای قهرمانان شرقی و غربی برای خلق چیزی خاص
«آکادمی قهرمان من» تمام کلیشههای پایهای سبک انیمه شونن را گرفته، آنها را با سوپرقهرمانهای غربی ترکیب کرده و به یکی از برترین انیمههای تاریخ تبدیل شده است. این مجموعه داستان میدوریا ایزکو، پسر بچهای را روایت میکند که رویای تبدیل شدن به یک سوپرقهرمان را دارد، بااینکه بدون قدرت خاصی متولد شده است. وقتی او با بزرگترین الگوی زندگیاش، «آلمایت» — قهرمان شماره یک جهان — ملاقات میکند، یک اتفاق عجیب همه چیز را برای میدوریا تغییر میدهد. تلاش بیوقفه میدوریا برای تبدیل شدن به برترین قهرمان جهان همیشه الهامبخش است، و «آکادمی قهرمان من» مملو از شخصیتهای دوستداشتنی و قهرمانان جذاب در هر گوشه است.
کوهای هوریکوشی، خالق این مجموعه، گنجینهای عظیم از سوپرقهرمانها خلق کرده که به نظر میرسد انگار کار چند نسل از خالقان کمیک است! نهتنها قهرمانان بهیادماندنی هستند، بلکه شروران MHA اغلب بههمان اندازه پرداخته شدهاند و حتی گاهی جذاب هستند. «آکادمی قهرمان من» با هر شخصیتی بهطور برابر رفتار میکند: تنها تفاوت بین یک قهرمان و یک شرور، دیدگاه آنهاست.
۱۲. مرد ارهای که تنها چند قسمتش پخش شده، از همین حالا یک انیمه فوقالعاده است!
«مرد ارهای» اثر تاتسوکی فوجیموتو دقیقاً به عجیبوغریب بودن اسمش است. دنجی، شخصیت اصلی این مجموعه، جوانی است که آنقدر بیپول است که مجبور است اعضای بدنش را بفروشد و با شیاطین بجنگد تا بتواند بدهی پدرش به یاکوزا را پرداخت کند. متأسفانه، وقتی یاکوزا با یک شیطان قرارداد میبندد و دنجی را بهعنوان قربانی پیشکش میکند، او ناچار میشود با شیطان خودش قرارداد ببندد تا شانسی برای زندگی عادی داشته باشد. آنچه بیش از همه در «مرد ارهای» تحسینبرانگیز است، این واقعیت است که انیمه هنوز به بهترین آرکهای مانگا نرسیده است.
اگر انیمه تنها با فصل اولش به پایان میرسید، بیشک یک اثر کلاسیک محسوب میشد، اما دلیلی وجود دارد که مانگای تاتسوکی فوجیموتو بهعنوان یکی از برترین مانگاهای مدرن امروز شناخته میشود. درحالیکه مانگای «مرد ارهای» تحسینشدهترین اثر از سهگانه تاریک شونن محسوب میشود، اما انیمه با تنها ۱۲ قسمت، هنوز به اوج خود نرسیده است. این در تضاد با «جوجوتسو کایسن» است که فصل دوم آن اخیراً دو تا از احتمالاً بهترین آرکهایش را اقتباس کرده است. بااینحال، با فیلم «مرد ارهای» که در اکتبر ۲۰۲۵ اکران میشود، این مجموعه میتواند خیلی زودتر از آنچه اکثر طرفداران انتظار دارند، جایگاه خود را در صدر فهرستها تثبیت کند.
۱۱. بلیچ: جایی که یک جنگ خونین هزار ساله جان تازهای به یک کلاسیک شونن داد
زیباییشناسی تاریک «بلیچ» تقریباً بهتنهایی بر موج مانگاهای شونن «تاریک» که پس از سهگانه بزرگ آمدند، تأثیر گذاشته است. این موضوع باید آن را به تنهایی محبوبتر از آنچه انتظار میرفت تبدیل میکرد، اما به این دلیل محدود شد که سریال اصلی انیمه هرگز پایانبندی مناسبی دریافت نکرد. اقتباس جاری «بلیچ» از آرک محبوب «جنگ خونین هزار ساله» نهتنها این مشکل را حل کرده، بلکه ریتم قدیمی نسخه اصلی را اصلاح و کیفیت انیمیشن را به سطح مدرن رسانده تا نسل جدیدی بتواند آنچه را در شاهکار تایت کوبو خاص است، بپذیرد.
در «بلید»، ایچیگو کوراساکی پس از آنکه در لحظهای ناامیدانه قدرتهای روکویا کوچیکی به او داده میشود، به یک روحریشۀ جایگزین تبدیل میشود. او سپس به دنیایی روحی فراتر از درک خود پرتاب میشود، جایی که بیشتر درمورد هویت واقعی خود میآموزد. سیستم قدرت مبتنی بر سلاح «بلیچ» برای یک انیمه نبرد شونن در دنیای پس از «هانتر ایکس هانتر»، بهاندازه کافی پیچیده است، و شخصیتهایش هرکدام به شیوه خود دوستداشتنی هستند. «بلیچ» ترکیبی از رشد شخصیتها و اکشن شدید ارائه میدهد که تقلید از آن دشوار است، هرچند بسیاری از مجموعهها تلاش کردهاند.
۱۰. مانستر: یک تریلر روانشناختی خارقالعاده در سطح بهترین سریالها
«مانستر» نهتنها یک داستانسرایی انیمهای فوقالعاده است، بلکه بدون شک یکی از خوشساختترین داستانهای تخیلی تاریخ محسوب میشود. ترکیب معما و وحشت روانشناختی این مجموعه بینظیر است، با برخی از پیچیدهترین و تأملبرانگیزترین توسعههای شخصیتی در تاریخ انیمیشن. این مجموعه دکتر تنما، یک جراح ماهر را دنبال میکند که درگیر یک تصمیم غیرممکن میشود: عمل کردن یک پسر بچه یا نجات جان شهردار شهرش.
پس از گرفتن یک انتخاب بسیار بحثبرانگیز، دنیای تنما به روشهایی که هرگز تصور نمیکرد، زیرورو میشود. «مانستر» یک مجموعه معمایی با ریتم بسیار آهسته است که مطمئناً برای همه مناسب نیست. اما کسانی که میتوانند آن را دنبال کنند و به خاطر لحن پرتنش و شخصیتهای چندلایهاش قدرش را بدانند، در پایان با یک تجربه تغییردهنده روبهرو میشوند که آنها را وادار میکند همه چیز را که درباره اخلاق و درستکاری میدانستند، زیر سؤال ببرند.
همچنین بخوانید: پایان کار Call of Duty: Warzone Mobile؛ اکتیویژن بازی را از فروشگاهها حذف میکند
۹. قدرت دراگون بال زد هنوز هم شکستناپذیر است
تقریباً غیرممکن است که هر اوتاکویی بتواند از دست جذابیت گوکو فرار کند. مجموعه تأثیرگذار آکیرا توریاما، «دراگون بال»، یک اثر جاودانه است که برخی از معروفترین شخصیتهای تخیلی تاریخ را در خود جای داده است. «دراگون بال» واقعاً سزاوار تمام عشقی است که دریافت میکند. هیچ انیمه نبرد شونن خالصتری وجود ندارد، و پس از ۴۰ سال، دنیای «دراگون بال» آنقدر غنی از داستان شده که بهاندازه هر دنیای تخیلی دیگری عمیق احساس میشود.
«دراگون بال» داستان گوکو، یک پسر بچه عجیب را روایت میکند و زندگی او را در مسیر تبدیل شدن به قویترین رزمیکار جهان دنبال میکند. داستان «دراگون بال» هرگز قرار نبود عمیقترین باشد، اما در میان داستان زندگی گوکو لحظاتی از عمق احساسی واقعی وجود دارد که سزاوار توجه است.
یک نقطه ضعف «دراگون بال» بهعنوان یک فرنچایز با دنبالهها و تداومهای متعدد این است که همگی از کیفیت یکسانی برخوردار نیستند. حتی در میان آنچه بهعنوان بهترین بخشهای فرنچایز شناخته میشود — «دراگون بال زد» — قسمتهای فیلر و صحنههای اضافی میتوانند برای مخاطبان مدرن خستهکننده باشند، هرچند هرگز به زیادی «وان پیس» نمیرسد. دو انیمه اخیر این فرنچایز، «دراگون بال سوپر» و «دراگون بال دایما»، هر دو صحنههای نبرد فوقالعادهای دارند که از بهترین نبردهای تاریخ انیمه محسوب میشوند، اما هرگز به ترکیب داستانسرایی و اکشن «دراگون بال زد» دست نمییابند. ناسازگاری «دراگون بال زد» بهعنوان یک انیمه آن را محدود میکند، اما اوج آن با اوج سرگرمی انیمیشن ژاپنی مترادف است.
۸. جوجوتسو کایسن: پادشاه بر حقِ دارک شونن
«جوجوتسو کایسن» بهعنوان یکی از برترین انیمههای شونن در دوران مدرن ظهور کرده است، که عمدتاً مدیون شخصیتهای بهیادماندنی و سکانسهای اکشنش است که با انیمیشن فوقالعاده استودیو MAPPA ساخته شدهاند. «جوجوتسو کایسن» اکشن پیشینیان خود در دنیای شونن را حفظ میکند و درعینحال داستانی با عمق احساسی صمیمانه میسازد. بخشی از جذابیت آن شخصیتهایش هستند، که شخصیت و انگیزههایشان در آرکهای ابتدایی آنقدر واقعی احساس میشود که هرگز بیننده را رها نمیکنند.
یوجی ایتادوری، شخصیت اصلی «جوجوتسو کایسن»، جوانی سرسخت — اما سادهلوح — است که زندگیاش وقتی یک شیء نفرینشده قدرتمند را میبلعد که اتفاقاً متعلق به قدرتمندترین جادوگر جوجوتسو تاریخ، سوکونا است، زیرورو میشود. وقتی ساتورو گوجو، قویترین جادوگر دوران مدرن، یوجی را پیدا میکند، به او دو انتخاب میدهد: همین حالا بمیرد، یا به نجات جهان کمک کند و بعداً بمیرد.
«جوجوتسو کایسن» مجموعهای است که ریشههای عمیقی در محیط شونن مدرن دارد، تا حدی چون خود همین محیطط در شکلدادن به آن نقش داشته است. این یعنی لحنی تاریک با نبردهای خونین و مرگهای شوکآور شخصیتها. درحالیکه مانگای «جوجوتسو کایسن» اثر گگه آکوتامی اخیراً به پایان رسیده است، هنوز داستان زیادی برای گفتن در انیمه باقی مانده است. با توجه به اینکه انیمه چقدر خوب از منبع اقتباس کرده و حتی آن را گسترش داده است، بسیاری از طرفداران امیدوارند که بتواند به پایان نسبتاً عجولانه مانگا نیز کمک کند تا زمانی که انیمه به آن نقطه برسد، تأثیر بیشتری بگذارد.
۷. ناروتو: شیپودن چیزی فراتر از نشانههای نینجایی و دویدنهای بامزه است
«ناروتو» اوج سهگانه بزرگ شونن است. باوجود برخی تمهای داستانی تکراری و کلیشهای، «ناروتو» به برخی از تأثیرگذارترین لحظات احساسی در تاریخ انیمه دست یافته است که اوج آن پس از جهش زمانی در «ناروتو: شیپودن» به چشم میخورد. شخصیت اصلی این مجموعه، ناروتو اوزوماکی، در ابتدا پسری نابالغ و یاغی است که در دوستیابی مشکل دارد.
همین موضوع باعث میشود او بیش از دیگران به رفاقت اهمیت دهد و حاضر نباشد حتی در تاریکترین لحظات، از بهترین دوستش ساسکه دست بکشد. فراتر از سیستم قدرت جذاب مبتنی بر فرهنگ نینجا و غنای دنیای داستانی، آنچه «ناروتو: شیپودن» را به اثری ماندگار تبدیل میکند، ترکیب تاریخچه جهان داستانی با رشد شخصیتها است که به لحظاتی عمیقاً تأثیرگذار و پر از احساس میانجامد. «ناروتو» در نگاه اول ممکن است سرگرمکننده به نظر برسد، اما درست مانند شخصیت اصلی خود، مملو از احساس است و قادر به ارائه برخی از بهترین سکانسهای نبرد تاریخ انیمه است.
۶. حماسه وینلند: یک اثر داستانی تاریخی بیکموکاست و جذاب
«حماسه وینلند» یک گوهر ناشناخته است که سزاوار توجه بسیار بیشتری است. این مجموعه یکی از بهترین سیرهای تکامل شخصیتی انیمه را از طریق شخصیت اصلی خود، تورفین، ارائه میدهد. «حماسه وینلند» یک داستان تاریخی تخیلی است که زندگی یک پسر ایسلندی را روایت میکند که به یک وایکینگ تبدیل میشود و مسیر زندگیاش را تغییر میدهد. این اثر بهطور آزادانه از یک داستان واقعی الهام گرفته است، اما تورفین شخصیتی است که از زندگی واقعی فراتر رفته است.
عظمت واقعی «حماسه وینلند» در تفاوت چشمگیر دو فصل آن نهفته است. فصل اول با برخی از خشنترین و درعینحال خوشساختترین سکانسهای نبرد سینن میدرخشد، درحالیکه فصل دوم بیشتر بر جنبههای داستانی تمرکز دارد. اگرچه فصل دوم بسیار بحثبرانگیز بود، اما این موضوع نشاندهنده تعهد مجموعه به رشد شخصیتپردازی واقعگرایانه است. بهجای تکرار فرمول موفق فصل اول برای راضیکردن مخاطبان، «حماسه وینلند» ارزش بیشتری برای توسعه طبیعی شخصیتها قائل شد و الگویی شد برای سایر انیمهها.
۵. هانتر ایکس هانتر بر استعارههای رایج شونن مسلط شد و خود نیز خالق برخی از آنها بود
«هانتر ایکس هانتر» یکی از باکیفیتترین انیمههای نبرد شونن است. این مجموعه دارای داستانها و تمهایی است که در نزدیک به ۳۰ سال پس از انتشار مانگای اصلی بارها مورد استفاده قرار گرفتهاند، اما آنها را آنقدر خوب اجرا میکند که حتی پس از دیدن تمام آثار قبلی، هنوز جذاب است. سیستم نبرد این مجموعه مبتنی بر نیروی روحی به نام «نن»، آنقدر تحسین جهانی دریافت کرده که گاهی مستقل از خود داستان مورد بررسی قرار میگیرد.
داستان حول محور گون فریکس میچرخد، پسری که میخواهد به یک «هانتر» تبدیل شود تا پدر گمشدهاش را پیدا کند. دوستی گون و بهترین دوستش کیلوا، یکی از نمادینترین زوجهای انیمه است و همین پیوند عمیق، غمانگیزترین لحظات مجموعه را تأثیرگذارتر میکند. تنها نقطه ضعف «هانتر ایکس هانتر» پایانبندی نسبتاً ضعیف آن است که حس و حال تمامکننده ندارد. متأسفانه حتی مانگا نیز هنوز به پایان نرسیده و مشکلات سلامتی یوشیهیرو توگاشی، خالق اثر، این احتمال را کمرنگ کرده است. بااینحال، پایان انیمه بهاندازهای رضایتبخش است که ارزش دیدن دارد و شاید پایان باز داستان گون، برای شخصیتی با این میزان بلندپروازی و مقاومت، مناسب باشد.
۴. کابوی بیباپ: حس و حالی جاودانه مانند موسیقی جاز
«کابوی بیباپ» با ترکیب جهتگیری هنری، زیباییشناسی سینمایی و موسیقی جاز، به فضایی بینظیر دست یافته است. این مجموعه پادشاه بیرقابت انیمههای اپیزودیک است و هرگز جایگزینی نخواهد داشت. داستان حول محور اسپایک اسپیگل و جت بلک، دو کابوی فضایی میچرخد که تلاش میکنند در فضای بیکران فضا زندگی معقولی داشته باشند. طرفداران این مجموعه از «تمهای اگزیستانسیالیستی» این مجموعه صحبت میکنند، اما بهندرت توضیح میدهند که دقیقاً منظورشان چیست.
در واقعیت، «کابوی بیباپ» هیچ پیام یا تم واحدی ندارد. درعوض، اجازه میدهد شخصیتها خودشان باشند و در بافت تجربیات و گذشتهشان، هدف خلق کنند. در این مسیر، مجموعه در هر بخش تصاویر خیرهکننده، موسیقی بهیادماندنی، سکانسهای مبارزه دیدنی و اکتشافهای احساسی خاصی را ارائه میدهد. اما مانند یک قطعه جاز خوب، هیچگاه روی یک ایده خاص درنگ نمیکند. درعینحال، هرازگاهی به مضامین آشنا بازمیگردد و درنهایت همه چیز را به شیوهای درخشان جمعبندی میکند. اما وقتی نوبت به تفسیر معنای نهایی میرسد، «کابوی بیباپ» ترجیح میدهد این بار را بر دوش مخاطب بگذارد.
۳. کیمیاگر تمامفلزی: برادری — پس از نزدیک به دو دهه هنوز یکی از برترینهاست
«کیمیاگر تمامفلزی: برادری» یکی از بهترینهای مطلق تاریخ انیمه محسوب میشود. این مجموعه ترکیبی زیبا از ژانرهای مختلف ارائه میدهد: از اکشن شونن گرفته تا عاشقانه و حتی کمدی. شخصیتهای منفی آن ترسناک هستند و شخصیتهای مثبت متمایز و باورپذیر. داستان، برادران الریک — ادوارد و آلفونس — را دنبال میکند که برای بازگرداندن مادر مردهشان به زندگی، از کیمیاگری ممنوعه استفاده میکنند.
بر اساس قانون «معاوضه همارز» در کیمیاگری، آنها مجبور میشوند بهایی وحشتناک بپردازند. آنچه «کیمیاگر تمامفلزی: برادری» را اینقدر محبوب کرده، کیفیت یکدست تمام جنبههای آن است. شاید انیمیشن آن مطلقاً بهترین نباشد، اما همیشه زیباست. شاید داستان آن عمیقترین نباشد، اما از بیشتر مجموعهها غنیتر است. «کیمیاگر تمامفلزی: برادری» با شخصیتهای دوستداشتنی، صحنههای احساسی و سیستم نبرد جذابش میتواند هر مخاطبی را جذب کند. به همین دلیل است که پس از دو دهه، هنوز هم یکی از برترینها محسوب میشود.
۲. شیطانکش: نمایانگر اوج دستاوردهای شونن
«دیمون اسلیر» بدون شک شناختهشدهترین انیمه مدرن امروز است. این مجموعه با ترکیب احساسات، کمدی و اکشن خونین، یک تجربه پر فرازونشیب خلق میکند که مانند خود زندگی است. مخاطبان ابتدا برای تماشای انیمیشن خیرهکننده استودیو یوفوتابل میآیند، اما برای لحظات دوستداشتنی بین تانجیرو، نزوکو، زنیتسو و اینوسوکه میمانند. داستان حول محور تلاش تانجیرو برای یافتن درمانی برای خواهرش نزوکو میچرخد که توسط شاه شیاطین، موزان، به دیو تبدیل شده است.
اگرچه داستان ساده به نظر میرسد، اما عمق «شیطانکش» در شخصیتها و نحوه تعامل و رشد آنها نهفته است. اگر آمار و ارقام معیار سنجش یک اثر بزرگ باشند (که معمولاً نیستند)، افتخارات «شیطانکش» گویای همه چیز است. فیلم «قطار موگن» این مجموعه پرفروشترین فیلم انیمه تاریخ شد و از «شهر اشباح» هایائو میازاکی پیشی گرفت. حالا «شیطانکش» قصد دارد با آرک نهایی خود که به صورت سهگانه سینمایی اکران خواهد شد، این موفقیت را تکرار کند. این تصمیم بلندپروازانه نشاندهنده موفقیت خیرهکننده این مجموعه است.
۱. حمله به تایتان: یک دستاورد هنری عظیم
«حمله به تایتان» ترکیبی بینظیر از انیمیشن خیرهکننده و داستانسرایی جذاب بود که اثری تکرارنشدنی در تاریخ انیمه خلق کرد. تعداد بسیار کمی از مجموعههای انیمه به چنین تأثیر فرهنگی و محبوبیت گستردهای دست یافتهاند. این مجموعه داستان ارن یگر را دنبال میکند؛ پسری که درون دیوارهای پارادیس به دنیا آمده است. خارج از این دیوارها، تایتانها — موجودات عظیمالجثهای که از انسانها تغذیه میکنند — زندگی میکنند.
اگرچه اکثر قسمتهای این مجموعه بهطور جهانی تحسین شدهاند، اما پایانبندی آن بحثبرانگیزترین بخش بود. پایان «حمله به تایتان» بهدلیل پیام نامشخص و نتیجهگیری بدبینانهاش مورد انتقاد قرار گرفته است. اما فارغ از اینکه مخاطبان پایان را دوست داشته باشند یا نه، مهم این است که آنها را وادار به تفکر میکند. یک اثر هنری بزرگ نهتنها سرگرمکننده، بلکه درگیرکننده نیز هست. «حمله به تایتان» مخاطب را مجبور میکند فعالانه درباره درست یا غلط بودن نتیجهگیری آن فکر کند و این نشانه یک اثر هنری واقعاً تأملبرانگیز است. به همین دلیل است که «حمله به تایتان» در اوج مجموعههای انیمه ژاپنی قرار دارد و بهعنوان برترین انیمه تمام تاریخ شناخته میشود.
منبع: cbr
به نظر من شیطان کش بهترین انیمه است
سلام انیمه جوجوتسو کایسن انیمه وکتاب قشنگی داشت ولی آدم از مرگ وشکست ساتورو گوجو از سوکونا ناراحت می شود
سگ های ولگرد بانگو هم نزاشتن😐
سطح دانش : ۰
برای این که بفهمی demon slayer (شیطان کش) تو ۱۵تا انیمه اول جایی نداره کافیه ۱۶ تا انیمه دیده باشی
وانپیس کجاس پس؟
خسته نباشی، بیشتر انیمه ببین که لیست بهتری بتونی ارائه کنی، سطح این رده بندی از نظر من خیلی پایین بود، انیمه های شاهکاری مثل اثار استودیو گیملی ، دث نوت، وان پیس، هلسینگ، برزرک، انیمه های فوقالعاده نتفلیکس و خیلی خیلی انیمه های عالی دیگه اصلا اشاره ای نشد.
و باز هم یک لیست ایرانی و دوباره نبود جوجو بین انیمه های منتخب!!
شاید واقعا بخاطر ضریب هوشی جانعه باشه 🤔
وان پیس هم باید باشه و فو متال هم خیلی زیاد بزرگ شده اونقدر هاهم خوب نیست ولی صد اتک بهترین تاریخ
۴ وان پیس
۳ اتکان تایتان
۲ شیطان کش
۱ جوجوتسو کایزن صلتان
واقعا جوجوتسو صلتانه
اوکی ولی ناروتو باید اول میبود به همراه وانپیس و اتک❤️❤️ این ۳ تا اصلا قابل مقایسه نیستن هر سه اولن
چرا وان پیس تو این لیست نیست؟!!