گله پهپادها و هوش مصنوعی چگونه جنگ های آینده را دگرگون میکنند؟
استفاده از گله پهپادها و ترکیب آنها با هوش مصنوعی برای جمع آوری اطلاعات و هدف گیری مواضع دشمن، یکی از سناروی های جنگ های آینده است.
در سناریوی روز رستاخیز که تنش ها بین چین و ایالات متحده به درگیری منجر خواهد شد، اولین ساعات جنگ ممکن است شبیه یک فیلم علمی تخیلی باشد. هزاران پهپاد که در یک «گلّه» هماهنگ عمل می کنند، می توانند بر فراز چین مستقر شده و اطلاعات لازم برای هدف گیری سلاح های سنگین آمریکا را بهبود ببخشند. سناریوی استفاده از گله پهپادها اخیر توسط موسسه رند، یک اندیشکده آمریکایی، در سندی ترسیم شده است.
پهپادهای خودمختار در حالی که به دنبال اهدافی برای حملات موشکی دقیق هستند، از هوش مصنوعی برای اطلاع رسانی به مقامات آمریکایی استفاده می کنند.
اگرچه این سناریو یک حدس و گمان است و به دور از دکترین نظامی رسمی آمریکا است، اما نگاهی اجمالی به آینده ای محتمل است و دیگران نیز به آن فکر می کند.
در چین، اسرائیل و اروپا، کارشناسان نظامی در حال طراحی برنامه هایی برای گله پهپادها هستند که می تواند ماهیت درگیری را تغییر دهد.
گله پهپادها از فناوری پیشرفته ای استفاده می کند که از مطالعه گله های پرندگان و دسته ماهی ها به دست آمده است تا حرکات آنها را در یک منطقه بالقوه وسیع هماهنگ کند.
این گله ها می توانند ارتش ها را نه تنها برای نظارت بر دشمن، بلکه به عنوان سلاح برای انجام حملات بمباران هماهنگ شده عظیم مجهز کنند، اما هنوز برای شناسایی موثرترین کاربرد آنها باید کار بیشتری انجام شود.
زاک کالنبورن، تحلیلگر متخصص در پهپادها و تسلیحات کشتار جمعی می گوید: «گله پهپادها برای طیف وسیعی از عملیات نظامی، از یافتن و انهدام زیردریایی ها گرفته تا منفجر کردن تانک ها و پاکسازی پدافند هوایی دشمن مفید است.»
کلنبورن، پژوهشگر ارشد در «لوکینگ گلس یو اس ای»، یک شرکت مشاوره ضدپهپاد، و همچنین عضو وابسته مرکز مطالعات استراتژیک و بین المللی است.
او گفت: «مشخص نیست که دقیقاً گله پهپادها برای کدام ماموریت مناسب است، اما پتانسیل آنها بسیار زیاد است. چالش، جدا کردن جایی که پهپادها واقعاً مهم هستند از جایی است که بیشتر موضوعات علمی تخیلی هستند.»
تهدیدی که آنها برای ارتش ها ایجاد می کنند به قدری شدید است که کارشناسان نظامی در حال کار بر روی راه های مقابله با توانایی های آنها هستند.
نبرد با پهپادهای سوپرشارژ اوکراین
حمله به اوکراین روش استفاده از پهپادها در جنگ را تغییر داده است. در این درگیری، پهپادهای ارزان قیمت هوابرد برای وظایف مختلفی، از نظارت گرفته تا بمباران و حتی هدایت سربازان تسلیم شده دشمن، به کار گرفته شده اند.
پهپادها و شهپادها (شناور هدایت پذیر از دور) ارزش خود را در دریا و خشکی ثابت کرده اند.
برنامه ریزان نظامی آمریکا در حال مطالعه نبرد برای یافتن سرنخ هایی در مورد چگونگی استقرار وسایل بدون سرنشین برای جنگ های آینده هستند.
دیوید اوچمانک، تحلیلگر موسسه رند می گوید: «در حلقه های نظامی غرب، همه برای درک و هضم بینش های حاصل از جنگ اوکراین مشتاقانه تلاش می کنند.»
او به بیزینس اینسایدر گفت: «این امر وحشتناک به نظر می رسد، اما ما برای یادگیری از نبردهای بزرگ مقیاس در دنیای واقعی فرصت های زیادی نداریم.»
تا چندی پیش، برخی از کارشناسان نظامی استدلال می کردند که سرنگونی پهپادها بسیار آسان است و احتمالاً فقط در جنگ های بین کشورهای فقیرتر که منابع لازم برای مقابله با آنها را ندارند ظاهر خواهند شد.
اما اوچمانک معتقد است درسی که از اوکراین گرفته شد این است که پهپادها در درگیری هایی که حتی قدرتمندترین کشورها را درگیر می کند، در مقیاسی حتی بزرگ تر از اوکراین، نیز حضور خواهند داشت.
به جای استقرار پهپادهای منفرد که هر یک از آنها توسط یک اپراتور انسانی کنترل می شود، مانند اوکراین، آمریکا می تواند انبوهی از پهپادها را که به طور مستقل عمل می کنند، در اختیار بگیرد.
اوچمانک گفت: در ساعات اولیه درگیری با یک قدرت بزرگ مانند چین، آنها می توانند به آمریکا کمک کنند که یک برتری کلیدی کسب کند.
او گفت: «ما باید در ساعات آغازین درگیری با چین، نه در هفته ها یا روزها، بلکه در ساعت ها، راهی برای تشخیص آنچه در فضای نبرد اتفاق می افتد، شناسایی اهداف مورد علاقه، ردیابی آن اهداف و درگیر کردن آنها برای نابودیشان پیدا کنیم.»
تلاش چین برای خنثی کردن نقشه های جنگی آمریکا
طی سال ها، یک مشکل برنامه ریزان نظامی آمریکا را آزار می داد.
در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، آمریکا با استفاده از ترکیب نظارت ماهواره ای و موشک های هدایت شونده دقیق، تاکتیک هایی را برای از بین بردن سریع سامانه های فرماندهی و پدافند هوایی دشمنانش توسعه داد.
این تاکتیک ها در سال های ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳ توسط آمریکا علیه عراق به کار گرفته شد. ایالات متحده پدافند هوایی عراق را در عرض چند ساعت از بین برد و کنترل میدان جنگ و آسمان را در دست گرفت.
چین که به سرعت در حال کسب قدرت اقتصادی و نظامی بود، نظاره گر بود و فوراً ارتش خود را بهبود بخشید و تاکتیک های خود را اصلاح کرد.
اوچمانک گفت، این کشور راه هایی برای جابجایی یا پنهان کردن سامانه های پدافند هوایی و سایر اهداف بالقوه پیدا کرده است که مکان یابی و نابودی احتمالی آنها را برای ایالات متحده دشوار می کند. به گفته تحلیلگران نظامی آمریکا، پکن همچنین برای محافظت از مکان تسلیحات و سایر سایت های کلیدی خود در برابر ماهواره ها، فناوری ای ار برای «کور کردن» آنها توسعه داده است.
آمریکا برای به دست آوردن برتری خود به خانه اول برگردانده شد و به گفته اوچمانک، این جایی است که پهپادها می توانند وارد شوند.
گله پهپادها مزایایی کلیدی در شناسایی هدف ها در ساعت های اولیه درگیری ارائه می دهد.
آنها می توانند در چنان تعداد زیادی گسیل شوند که سامانه های پدافند هوایی را تحت تأثیر قرار دهند. پس از رسیدن به مقصد، آنها می توانند داده های زنده را به اپراتورهای انسانی که از آن برای هدایت حملات موشکی دقیق استفاده می کنند، منتقل کنند.
اگرچه ایالات متحده از پهپادهایی بسیار گران تر از پهپادهای اوکراینی استفاده می کند، اما باز هم این پهپادها در مقایسه با بسیاری از تجهیزات نظامی، مانند جت های جنگنده، بسیار ارزان هستند.
اوچمانک گفت: « به نظر ما، گله پهپادها راهی مطمئن تر برای انجام کارهای لازم جهت کسب اطلاعات مورد نیاز است تا کشندگی محدودی که می توانیم در ساعت ها و روزهای آغازین جنگ ایجاد کنیم به طور مؤثر و کارآمد اعمال شود.»
ربات های قاتل
منتقدان هشدار می دهند که گله پهپادها می تواند آینده وحشتناکی را به همراه داشته باشد.
بر اساس طرح های پیش بینی شده توسط کارشناسان نظامی برای گله پهپادها، این ماشین ها قبل از انجام هر گونه حمله واقعی، به انسان ها به عنوان تصمیم گیرنده تکیه می کنند. پهپادها فقط اطلاعات می دهند.
این یک جهش فناورانه بزرگ نخواهد بود که به پهپادها قدرت دهیم تا خودشان هم این تصمیمات را بگیرند.
اما چشم انداز عبور از این مرز اخلاقی زنگ خطر را به صدا در می آورد.
سال گذشته در سازمان ملل متحد، چندین کشور خواستار محدودیت در توسعه و استفاده از پهپادهای خودمختار شدند که قادر به تصمیم گیری درباره مرگ و زندگی آدم ها هستند.
آمریکا و چین هر دو با این طرح مخالفت کردند و استدلال کردند که محدودیت های فعلی در استفاده از هر گونه سلاح برای هدف قرار دادن بی رویه غیرنظامیان کافی است تا از ظهور ربات های قاتل در آینده جلوگیری شود.
کالن بورن، تحلیلگر، از محدودیت های صریح تر حمایت می کند و استدلال می کند که گله پهپادها می تواند سلاح کشتار جمعی در نظر گرفته شود و بنابراین باید ممنوع شود.
او گفت که یک مشکل کلیدی این است که فناوری می تواند اشتباه کند. و از آنجایی که پهپادها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند، یک اشتباه می تواند به سرعت گسترش یابد و چند برابر شود.
کالنبورن گفت: «گله پهپادهای مسلح و خودکار باید محدودیت هایی در استفاده داشته باشند، به ویژه گله های پهپادی که انسان ها را هدف قرار می دهند. ما می دانیم که سلاح های خودران مستعد اشتباه هستند؛ گله پهپادها خطر این اشتباه را هزاران برابر می کند.»
او گفت: «یک پهپاد حسگر ممکن است اتوبوس مدرسه را به عنوان یک تانک تشخیص دهد و به ۱۰ پهپاد دیگر بگوید که آن را نیز منفجر کنند.»
اوچمانک تاکید کرد که تصمیم برای هدف گیری توسط گله پهپادها همچنان باید از سوی انسان ها گرفته شود و هوش مصنوعی تنها داده ها را ترکیب کند.
او گفت: «تا زمانی که یک پیوند ارتباطی بین شبکه و اپراتورهای انسانی در پشت سر وجود داشته باشد، انسان ها خودشان بررسی خواهند کرد که ارزیابی های شبکه چقدر دقیق است.»
مقابله با گله پهپادها
علاوه بر توسعه طرح هایی برای استقرار گله های پهپادی، شرکت های تسلیحاتی در حال کار بر روی روش هایی برای مقابله با آنها هستند.
پژوهش ها در مورد چگونگی منهدم کردن آنها با استفاده از لیزر یا مایکروویو در حال انجام است، اگرچه هر دو روش دارای اشکالاتی هستند.
به گفته اوچمانک، احتمال دیگر استفاده از گله پهپادها برای هدف قرار دادن گله های پهپادی دیگر است.
او افزود تا کنون روشی کاربردی برای مقابله با گله ها پیدا نشده است و علیرغم ترس از خودمختاری آنها، به نظر می رسد که گله پهپادها آماده ایفای نقش محوری در جنگ های آینده هستند.