پایان جهان: علم چه می‌گوید و اسطوره‌ها چگونه آن را روایت می‌کنند؟

از روایت‌های اسطوره‌ای تا پیش‌بینی‌های اخترفیزیکی، آینده زمین میان آتش خورشید و بقایای منجمد در نوسان است؛ تصویری مبهم و جذاب از پایان احتمالی جهان ما.

به نقل از ساینس دیلی، تصور پایان جهان یکی از موضوعات همیشگی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها بوده است، در اسطوره‌ها و داستان‌های مختلف، روزی پیش‌بینی شده است که زمین به شکلی که می‌شناسیم دیگر وجود نخواهد داشت.

این موضوع گاهی حتی به تیترهای خبری هم راه پیدا می‌کند، به عنوان نمونه ماه گذشته ایلان ماسک از احتمال سوختن زمین سخن گفت تا ضرورت ساختن تمدنی چندسیاره‌ای را توجیه کند، همچنین در پاییز ۲۰۲۴، دانشمندان سیاره‌ای شبیه زمین را کشف کردند که ستاره‌اش را پشت سر گذاشته و این می‌تواند نگاهی به سرنوشت احتمالی زمین در آینده بسیار دور باشد، اما سرنوشت دقیق زمین همچنان در هاله‌ای از ابهام است.

می‌دانیم که خورشید به تدریج در حال روشن‌تر و داغ‌تر شدن است و حدود دو میلیارد سال آینده موجب خشک شدن و غیرقابل سکونت شدن زمین خواهد شد، سپس در پنج تا شش میلیارد سال آینده، خورشید وارد مرحله غول سرخ می‌شود و قطرش بیش از صد برابر می‌شود، عطارد و زهره توسط خورشید بلعیده خواهند شد، اما مشخص نیست که آیا زمین نیز به همین سرنوشت دچار می‌شود یا تنها به یک تکه بی‌جان و سوخته بدل خواهد شد.

همچنین بخوانید: کشف جدید جیمز وب: نشانه‌هایی از آب در سیارک سایک؟

مرز بین بلعیده شدن و نجات زمین تنها چند درصد فاصله است

این موضوع یک معمای علمی واقعی است؛ مِلیندا سوارس-فورتادو، استاد فیزیک و اخترشناسی دانشگاه ویسکانسین-مدیسون، می‌گوید: «مرز بین بلعیده شدن و نجات زمین تنها چند درصد فاصله است و به همین دلیل پیش‌بینی قطعی سرنوشت زمین ممکن نیست.»

در نبود پاسخ قطعی، چرا به اسطوره‌ها و ادبیات آخرالزمانی رجوع نکنیم، جالب است که بسیاری از این روایت‌ها با پیش‌بینی‌های علمی هم‌صدا هستند؛ زمین یا به صورت یک دنیای مرده و یخ‌زده باقی می‌ماند یا در آتش خورشید ذوب می‌شود و بعضی فرهنگ‌ها حتی پایان زمین را پیش‌بینی نمی‌کنند و معتقدند جهان ابدی است، همچون دیدگاه ارسطو که نفوذ زیادی در فلسفه داشته است.

مطالعات نشان می‌دهد که بسیاری از فرهنگ‌های باستانی حتی اگر انتظار پایان جهان را نداشتند، به توصیف فجایع جهانی همچون زلزله‌ها، آتش‌سوزی‌ها و فروپاشی جهان می‌پرداختند و در ادیان مختلف نیز روایت‌هایی از پایان دنیا وجود دارد، به عنوان نمونه در مسیحیت، کتاب مقدس از آتش گرفتن آسمان‌ها و زمین سخن می‌گوید که می‌تواند به تیم «مرگ آتشین خورشید» تعلق داشته باشد.

این تصور پایان جهان به عنوان نوعی تسلی برای رویارویی با مرگ و از دست دادن نیز مطرح شده است، برای مثال، سنکا فیلسوف رواقی، پایان جهان را به عنوان راهی برای آرامش فردی می‌دید؛ ریکاردو یارزا، دانشجوی اخترشناسی، می‌گوید: «ما دیگر مرکز جهان نیستیم و این ما را مجبور می‌کند بپذیریم که جهان برای ما ساخته نشده است و ما در برابر تغییرات آن آسیب‌پذیر هستیم.»

با این حال زمین تاکنون فرصت بی‌نظیری برای حیات داشته که هیچ سیاره دیگری در منظومه شمسی از آن برخوردار نبوده است، پس از پایان خورشید، مواد آن به فضای اطراف پراکنده می‌شود و ممکن است از این مواد سیارات جدیدی شکل بگیرد.

به گفته سوارس فورتادو، قمرهای مشتری، زحل و دیگر اجرام ممکن است در آینده به مناطق قابل سکونت منتقل شوند و فرصت‌های جدیدی برای حیات فراهم شود، از میان کارشناسان، تنها تیم بربری، استاد ادبیات تمایل شخصی به پایان «آتشین» زمین دارد و معتقد است که پایان با یک انفجار بزرگ، نوعی پالایش و رهایی است.

با این حال نظرسنجی کوچکی در توئیتر نشان داد که بیشتر افراد تمایل دارند زمین به صورت یک بقایای بی‌جان و سرد باقی بماند، چه زمین به صورت یک بقایای سرد و بی‌روح بماند و چه با انفجاری بزرگ پایان پیدا کند؛ این تصورات بازتابی از نگرانی‌ها و تخیلات انسان‌ها درباره پایان جهان است که از دیرباز با ما بوده است.

ریکاردو یارزا می‌گوید: «فکر کردن به این موضوعات ممکن است نگران‌کننده باشد، اما ما خوش‌شانسیم که اکنون در این جهان زندگی می‌کنیم و می‌توانیم درباره آن بیاموزیم، این کشفیات به نوعی آرامش‌بخش هستند، صرف‌نظر از سرنوشت نهایی زمین.»

منبع: ایمنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا