با سسک فابرگاس؛ از کاتالان تا قهرمانی جام جهانی

سسک فابرگاس تازه‌ترین نامی است که برای جانشینی سیمونه اینزاگی بر روی نیمکت نراتزوری‌ها به گوش می‌رسد. به این بهانه به زندگی این بازیکن سابق و سرمربی خوش‌فکر پرداخته‌ایم.

سسک فابرگاس فقط شانزده سال داشت که قرار بود پیراهن نراتزوری را بر تن کند. آن روزها، پیترو آوزیلیو، رئیس جوان آکادمی اینتر، فاصله‌ای اندک با امضای قرارداد با فرانچسک فابرگاس داشت، همان “سسک” محبوب که در خانواده به سبک کاتالان‌ها صدا زده می‌شد.

سال ۲۰۰۳ بود و مذاکرات به نقطه‌ای رسیده بود که تنها جزئیاتی اندک مانع از نهایی شدن توافق می‌شد. اما در نهایت، این جواهر لاماسیا، به‌همراه والدینش، لندن را به میلان ترجیح داد و به آرسنال آرسن ونگر پیوست؛ مردی که بدل به پدری معنوی برای سسک شد و آغازگر مسیری پرفراز و نشیب در زندگی حرفه‌ای او گشت.

نسیمی که از زادگاهش، آرنیس د مار، می‌وزید – شهری ساحلی شمال بارسلونا با میگوهای لذیذ و مردمانی دریانورد – همچنان در طول سال‌ها با او همراه بوده است. و اکنون، بیست‌ودو سال بعد، شاید دوباره بر سر همان میز در اینتر بنشیند. آوزیلیو حالا مدیر ورزشی تیمی است که زیر نظر ماروتا فعالیت می‌کند، و هر دو، این روزها نگاهی کنجکاوانه به کومو دارند؛ جایی فقط ۱۹ کیلومتر دورتر از آپیانو، که سسک دوباره در آن ریشه دوانده است.

اما بازگشت فابرگاس به اینتر مشروط به تصمیم سیمونه اینزاگی است. اگر سیمونه همچنان انگیزه ادامه کار را داشته باشد و شرایط تمدید را بپذیرد، سسک در کومو باقی می‌ماند. اما اگر جلسه امروز به جدایی بینجامد، آن‌گاه گزینه بازگشت فابرگاس روی میز قرار می‌گیرد. آزادسازی‌اش از کومو آسان نیست، اما پیوندی نمادین در این میان هست که زمان نتوانسته آن را بگسلد.

همچنین بخوانید: ترسناک‌ترین تیم فوتبال ۱۰‌سال آینده جهان

برای سسک، نمادها اهمیت دارند. در کودکی پیراهن شماره ۴ بارسا را به عشق گواردیولا بر تن داشت و رویای هم‌بازی شدن با او را در سر می‌پروراند. با وجودی که در نسل طلایی ۸۷ لاماسیا – هم‌دوره با مسی و پیکه – رشد کرد، اما برای شکوفایی به شمال لندن رفت، جایی که در نقش یار جوان تیری آنری، به هنرمندی در ارسال پاس‌ها بدل شد. خارج از زمین نیز در رشته اقتصاد تحصیل می‌کرد.

اوج افتخارات او با پیراهن اسپانیا رقم خورد؛ میان سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ همه جام‌ها را فتح کرد. اوج ماجرا، پاس گل به اینیستا در فینال جام جهانی ۲۰۱۰ بود؛ لحظه‌ای که زندگی را در یک پاس خلاصه کرد. سال بعد، گواردیولا او را به بارسا بازگرداند و حلقه‌ای که زمانی گشوده شده بود، بسته شد.

پس از بازگشت به لندن، این بار با پیراهن چلسی، زیر نظر مربیانی چون کونته و ساری آموزش دید. روش‌های خشن اما مؤثر کونته، سبک کاتالانی-ونگری او را متحول ساختند: تاکتیک‌پذیری، تمرینات نظامی، و وسواس بر جزئیات. هر شکست، سوگی عمیق تلقی می‌شد. سپس راهی موناکو شد و از آن‌جا به کومو آمد؛ جایی که آخرین درخشش‌های دوران بازی‌اش، بنیانی برای دوران مربیگری‌اش شد.

او چندزبانه است – زبان انگلیسی را از کودکی با خواندن هری پاتر آموخت – و ادب بورژوازی کاتالانی را حفظ کرده است. اکنون در کنار زمین، پرشور و با حرارت شبیه اینزاگی واکنش نشان می‌دهد، اما با کنترل.

خاطره‌ای از جوانی‌اش: پس از بازی آتشین با منچستریونایتد، در رختکن شاهد مشاجره میان کمپل، فردیناند و کیون بود. سسک ۱۷ ساله قطعه‌ای پیتزا را که در دست داشت، به سمت سر فرگوسن پرتاب کرد! آن روز یاد گرفت که چه کارهایی را نباید کرد.

منبع: خبر ورزشی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا