تکامل هوش در انسان و بهای سنگینی که برای آن پرداخته‌ایم

پژوهشگران با بررسی ژنوم انسان نشان دادند جهش‌های مرتبط با هوش پیشرفته در نیاکان ما همزمان باعث افزایش حساسیت نسبت به اختلالات روانی شده است.

تحریریه حرف مرد: با ردیابی زمان ظهور تغییرات در ژنوم انسان، پژوهشگران دریافتند که جهش‌های مرتبط با افزایش توانایی شناختی احتمالاً ما را در برابر بیماری‌های روانی آسیب‌پذیرتر کرده‌اند.

تصویری از روند تغییرات ژنتیکی در میلیون‌ها سال تکامل انسان نشان می‌دهد که گونه‌هایی از ژن‌ها که با هوش بالاتر در ارتباط‌اند، حدود ۵۰۰ هزار سال پیش با سرعتی بی‌سابقه پدیدار شدند و اندکی پس از آن، جهش‌هایی ظاهر شدند که ما را مستعد ابتلا به اختلالات روانی کردند.

به گفته‌ی ایلان لیبدینسکی از مرکز پژوهش‌های نوروژنومیکس و شناختی در آمستردام، نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که میان افزایش هوش و آسیب‌پذیری روانی در روند تکامل مغز انسان نوعی «موازنه یا معاوضه» وجود داشته است.

او می‌گوید: «جهش‌های مرتبط با اختلالات روانی ظاهراً در همان بخش‌هایی از ژنوم رخ داده‌اند که با هوش نیز در ارتباط‌اند. به‌عبارتی، نوعی هم‌پوشانی وجود دارد. پیشرفت‌های شناختی ما احتمالاً به بهای شکننده‌تر شدن مغزمان در برابر بیماری‌های روانی به دست آمده‌اند.»

انسان‌ها بیش از پنج میلیون سال پیش از نزدیک‌ترین خویشاوندان زنده‌شان – شامپانزه‌ها و بونوبوها – جدا شدند. از آن زمان، حجم مغز ما سه برابر شده است، و سریع‌ترین رشد در دو میلیون سال گذشته رخ داده است.

فسیل‌ها به دانشمندان امکان می‌دهند تغییرات در اندازه و شکل مغز را بررسی کنند، اما درباره‌ی توانایی‌های ذهنی و شناختی آن مغزها اطلاعات چندانی در اختیار نمی‌گذارند.

در سال‌های اخیر، مطالعات گسترده‌ی ژنومی (Genome-Wide Association Studies) روی DNA هزاران نفر انجام شده تا مشخص شود کدام جهش‌ها با ویژگی‌هایی مانند هوش، اندازه مغز، قد یا انواع بیماری‌ها ارتباط دارند. در همین حال، گروه‌های دیگری نیز زمان تقریبی پیدایش این جهش‌ها را تخمین زده‌اند.

لیبدینسکی و همکارانش برای نخستین بار این دو رویکرد را ترکیب کردند تا نوعی «خط زمان تکاملی» از ژنتیک مرتبط با مغز انسان ترسیم کنند.

او می‌گوید: «ما هیچ نشانه مستقیمی از رفتار یا وضعیت ذهنی نیاکان‌مان در فسیل‌ها نداریم. بنابراین تصمیم گرفتیم با استفاده از ژنوم‌مان نوعی ماشین زمان بسازیم تا به گذشته‌ی ذهنی خود نگاهی بیندازیم.»

همچنین بخوانید: مطالعه جدید: مغز مردان در پیری کاهش حجم بیشتری نسبت به زنان دارد

هم‌پوشانی ژنتیکی هوش و آسیب‌پذیری روانی؛ بهای تکامل شناختی در انسان

این تیم منشأ تکاملی ۳۳ هزار نوع جهش ژنتیکی شناخته‌شده در انسان‌های امروزی را بررسی کرد — جهش‌هایی که با ساختار مغز، توانایی شناختی، اختلالات روانی، و حتی ویژگی‌های فیزیکی مانند شکل چشم یا سرطان ارتباط دارند.

لیبدینسکی می‌گوید بیشتر این جهش‌ها تنها ارتباط ضعیفی با یک ویژگی خاص دارند: «این پیوندها نقطه‌ی شروع خوبی هستند، اما تعیین‌کننده‌ی قطعی آن ویژگی نیستند.»

نتایج نشان داد که بیشتر این جهش‌ها در بازه‌ای میان سه میلیون تا چهار هزار سال پیش پدید آمده‌اند، با جهشی چشمگیر در تعداد جهش‌های جدید در حدود ۶۰ هزار سال گذشته — زمانی که هومو ساپینس برای نخستین بار مهاجرت گسترده‌ای از آفریقا آغاز کرد.

به گفته‌ی لیبدینسکی، جهش‌های مرتبط با توانایی‌های شناختی پیشرفته نسبتاً تازه‌تر از جهش‌های مربوط به سایر ویژگی‌ها هستند. برای مثال، ژن‌هایی که با «هوش سیال» – یعنی توانایی حل مسائل تازه به‌صورت منطقی – در ارتباط‌اند، به‌طور میانگین حدود ۵۰۰ هزار سال پیش ظاهر شدند. این رقم حدود ۹۰ هزار سال بعد از ظهور جهش‌های مرتبط با سرطان و تقریباً ۳۰۰ هزار سال پس از جهش‌های مرتبط با سوخت‌وساز بدن است.

اندکی پس از جهش‌های مربوط به هوش، جهش‌هایی پدید آمدند که با اختلالات روانی ارتباط دارند — در حدود ۴۷۵ هزار سال پیش.

الگوی مشابهی نیز حدود ۳۰۰ هزار سال پیش تکرار شد، زمانی که بسیاری از جهش‌های مؤثر بر شکل قشر مغز (بخش بیرونی مغز که مسئول تفکر سطح‌بالا است) ظاهر شدند. در پنجاه هزار سال گذشته نیز جهش‌های مرتبط با زبان تکامل یافته‌اند، و بلافاصله پس از آن، جهش‌هایی پدید آمده‌اند که با اعتیاد به الکل و افسردگی ارتباط دارند.

لیبدینسکی توضیح می‌دهد: «جهش‌هایی که به ساختار پایه‌ی دستگاه عصبی مربوطند، کمی زودتر از جهش‌های مربوط به هوش پدیدار می‌شوند — که منطقی است، چون مغز باید ابتدا ساخته شود تا بتواند هوش بالاتر را پشتیبانی کند. سپس جهش‌های مربوط به هوش رخ می‌دهند، و بعد از آن جهش‌های مربوط به اختلالات روانی. این هم منطقی است، چون ابتدا باید زبان و توانایی تفکر داشته باشید تا این قابلیت‌ها بتوانند دچار ناهنجاری شوند.»

او همچنین اشاره می‌کند که داده‌های زمانی با شواهد دیگری نیز هم‌خوانی دارند که نشان می‌دهد هومو ساپینس برخی از ژن‌های مرتبط با مصرف الکل و اختلالات خلقی را از طریق آمیزش با نئاندرتال‌ها به دست آورده است.

هنوز مشخص نیست چرا فرگشت (تکامل) جهش‌هایی را که زمینه‌ساز بیماری‌های روانی هستند حذف نکرده است، اما احتمال دارد اثرات این جهش‌ها خفیف باشد یا حتی در برخی شرایط مزایایی به همراه داشته باشد.

به گفته‌ی سایمون فیشر از مؤسسه‌ی روان‌شناسی زبان ماکس پلانک در هلند: «چنین پژوهش‌هایی هیجان‌انگیزند، چون به دانشمندان اجازه می‌دهند پرسش‌های دیرینه درباره‌ی تکامل انسان را دوباره بررسی کنند و فرضیه‌ها را با داده‌های واقعی از ژنوم انسان بیازمایند.»

او در عین حال هشدار می‌دهد که این نوع مطالعات تنها می‌توانند بخش‌هایی از ژنوم را بررسی کنند که هنوز در میان انسان‌های امروزی متغیر است، در حالی که تغییرات بسیار قدیمی‌تر و تثبیت‌شده‌ای نیز وجود دارند که احتمالاً نقش کلیدی‌تری در انسان‌شدن ما داشته‌اند. به باور او، توسعه‌ی ابزارهایی برای بررسی این بخش‌های «ثابت» ژنوم می‌تواند درک عمیق‌تری از آنچه واقعاً ما را تبدیل به انسان کرده، به دست دهد.

منبع: New Scientist

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا