کشف مولکولی که تابآوری زنان در برابر افسردگی را تقویت میکند
یک نوع آرانای غیرکدکننده در مغز زنان به شکل قابلتوجهی تابآوری در برابر افسردگی و پردازش تصمیمهای گذشته را تقویت میکند.

اکنون مشخص شده است این نوع آرانای (آرانای یک رشته مولکولی است که از دیانای DNA ساخته میشود) که تا پیش از این کمتر مورد توجه قرار گرفته بود، در ایجاد تابآوری در برابر افسردگی نقش کلیدی دارد؛ البته فقط در زنان. به گزارش ساینستکدیلی، دانشمندان در پژوهش تازه به سرپرستی محققان دانشکده پزشکی آیکان در مونت ساینای، موفق شدند عملکرد ناشناخته این نوع آرانای را که در شکلدهی فرایندهای تصمیمگیری در مغز زنان نقش دارد، شناسایی کنند.
آرانای یا اسید ریبونوکلئیک (Ribonucleic Acid) مولکولی است که در همه سلولهای زنده وجود دارد و در خواندن و اجرای اطلاعات ژنتیکی نقش مهمی ایفا میکند.
یافتهها نشان میدهد یک نوع نشانگر زیستی آرانای تاثیر خاص جنسیتی و ناحیهای در مغز ایجاد میکند و بر اساس جنسیت، بر نحوه تصمیمگیری افراد در برخی موقعیتها تاثیر میگذارد. این پژوهش تفاوتهای آشکار در نحوه ارزیابی اشتباهات گذشته، زمان کنار آمدن با آنها و حسرت بابت فرصتهای از دسترفته را در زنان و مردان برجسته میکند و درباره اینکه چگونه تصمیمگیریهای مرتبط با خلقوخو ممکن است به شکل متفاوتی در مغز زنان و مردان پردازش شود، بینش تازهای ارائه میکند.
آمار نشان میدهد زنان تقریبا دو برابر مردان به افسردگی مبتلا میشوند. علاوه بر این، علائم این اختلال هم بین دو جنس اغلب متفاوت است. برای مثال، زنان بیشتر به نشخوار فکری منفی تمایل دارند. با این حال، سازوکارهای مغزی که پشت این تفاوتها قرار دارد، تا حد زیادی ناشناخته ماندهاند.
پژوهش یادشده که ۱۱ ژوییه در نشریه «پیشرفتهای علمی» (Science Advances) منتشر شد، برای بررسی عوامل زیستی و روانشناختی موثر بر خطر ابتلا به اختلالات روانی از مدلهای حیوانی استفاده کرد.
تمرکز بر پردازش انتخابهای گذشته
برایان سوایس، استاد روانپزشکی و علوم اعصاب دانشکده پزشکی آیکان، میگوید: «انگیزه ما از اجرای این پژوهش وجود شکافی عمده در درک این موضوع بود که چرا افسردگی در زنان شایعتر است و علائمی مانند نشخوار فکری منفی چگونه در مغز شکل میگیرند. ما تصمیم گرفتیم بررسی کنیم مغز در معرض خطر ابتلا به افسردگی چگونه درباره تصمیمهای گذشته فکر میکند و مدارهای عصبی که این پردازشها را انجام میدهند، چگونه میتوانند بر بار این بیماری بیفزایند.»
این تحقیق بر اساس یافتهای جدید شکل گرفت که به گروهی از مولکولها به نام آرانای غیرکدکننده (non-coding RNA) مربوط میشود؛ مولکولهایی که تا پیش از این کمتر موردتوجه قرار گرفته بودند، اما اکنون نقش آنها در سازوکارهای زیستی افسردگی بارز شده است.
همین گروه پژوهشی طی یک تحقیق در سال ۲۰۲۰ که نمونههای بافت مغز انسان را پس از مرگ تحلیل میکرد، دریافت که سطح نوع خاصی از آرانای غیرکدکننده بلند بینژنی (long intergenic non-coding RNA) به نام الآیانسی ۰۰۴۷۳ (LINC00473) در قشر پیشپیشانی مغز زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی، به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است. این کاهش در مردان مشاهده نشد.
اورنا ایسلر، نویسنده اصلی آن مطالعه در سال ۲۰۲۰ و نویسنده همکار مطالعه حاضر، گفت: «ما این یافتهها را به یک مدل حیوانی آزمایشگاهی منتقل کردیم و نشان دادیم که افزایش عمدی و کنترلشده سطح الآیانسی ۰۰۴۷۳ در قشر پیشپیشانی تنها در موشهای ماده، در تقویت تابآوری در برابر استرس نقشی علی ایفا میکند.»
تیم پژوهشی با استفاده از رویکردهای اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی (Neuroeconimcs)، نشان داد که این تغییر مولکولی حساسیت مادهها را به هزینههای هدررفته یا گذشتهنگر (هزینهها یا سرمایهگذاریهای که قبلا انجام شدند و قابلبازیابی نیستند) و حسرت (آگاهی از فرصتهای از دسترفته) افزایش میدهد؛ دو عاملی که بر احتمال بازنگری در تصمیمهای قبلی اثر میگذارند. این ویژگیهای رفتاری ممکن است به تابآوری بیشتر در شرایط استرس کمک کنند.
نکته مهم این است که این پژوهش برای اولین بار نشان داد یک آرانای غیرکدکننده میتواند روی تواناییهای فکری و تصمیمگیری مستقیم اثر بگذارد و این تاثیر در مغز زنان و مردان متفاوت است.
همچنین بخوانید: از قد تا هوش؛ میراث ژنتیکی پدر و مادر چگونه تقسیم میشود؟
پیامدها برای درمان و تابآوری
این پژوهش یک هدف مولکولی تازه برای ساخت دارو و یک هدف ساختاری (آناتومیکی) برای تحریک مغزی معرفی میکند که میتواند در درمان علائم افسردگی مرتبط با نشخوار ذهنی منفی، بهویژه در زنان، به کار رود. همچنین درباره جنبههای روانشناختی تابآوری و آسیبپذیری زنان در برابر افسردگی دیدگاهی نو ارائه میدهد و میان زیستشناسی عصبی واکنش به استرس و نحوه شکلگیری انتخابهای عاطفی پل میزند.
دکتر سوایس تاکید میکند که حساسیت به پشیمانی و حسرت لزوما همیشه چیز بدی نیست. انواع مختلفی از حسرت وجود دارد که میتوانند در بخشهای متفاوت مغز ایجاد شوند و در مردان و زنان به شکل متفاوتی بروز کنند. نشخوار فکری درباره گذشته نیز هرچند ممکن است ناخوشایند باشد، همچنان میتواند برای یادگیری مفید واقع شود و بر نحوه پردازش احساسات، کنار آمدن با استرس و درس گرفتن از تجربیات گذشته اثر بگذارد.
او افزود: «چالش این خواهد بود که تشخیص دهیم کدام بخش از این فرایند ناسالم است و به بدتر شدن علائم افسردگی دامن میزند و کدام بخش سالم، سازگار و بخشی از یک راهبرد موثر در مقابله با مشکلات محسوب میشود. نکته هیجانانگیز دیگر این است که یافتههای رفتاری حاصل از یک مطالعه حیوانی میتواند ما را به طرح پرسشهای تازه درباره روانشناسی انسان سوق دهد و به پیشرفتهایی در رواندرمانی که متناسب با هر فرد طراحی شده باشد، منجر شود.»
منبع: ایتنا