نگاهی به بهترین انتخابهای ساعت در آثار سینمایی
تیم Worn & Wound در اوج تابستان، بهترین ساعتهای دیده شده در فیلمها را معرفی میکند و نشان میدهد چطور ساعتها نقش مهمی در روایت داستانها ایفا میکنند.

تحریریه حرف مرد: بدیهی است که ما در Worn & Wound عاشق ساعتها هستیم. اما بسیاری از اعضای تیم ما علاقهی مشترکی به سینما نیز دارند و به این نتیجه رسیدهایم که بین این دو دنیا نقاط اشتراک زیادی وجود دارد. «شکار ساعت» در فیلمها، سرگرمی محبوبی برای بسیاری از ماست و در آن مهارت قابلتوجهی هم کسب کردهایم. حالا که در اوج فصل تابستان هستیم، فکر کردیم زمان خوبی است تا با تیم مشورت کنیم و از آنها بخواهیم ساعتهای مورد علاقهشان در فیلمها را معرفی کنند.
این چالشی بسیار گسترده است و انتخابهای تیم ما نشاندهندهی راههای متنوعیست که ساعتها در هنر فیلمسازی ادغام میشوند. برخی از این انتخابها کاملاً نمادیناند و ساعتها را به عنوان بخشی از داستان روایت میکنند، در حالی که برخی دیگر کاملاً ناشناختهاند و احتمالاً حتی برای باتجربهترین سینمادوستان نیز تازگی خواهند داشت.
ما دوست داریم بدانیم ساعتهای مورد علاقهی شما در فیلمها (یا سریالها) کدامها هستند، پس در بخش نظرات برایمان بنویسید.
Zach Weiss

سکانس آغازین فیلم Apocalypse Now، مونتاژی هذیانی از تصاویر ترسناک است که با موسیقی “The End” از گروه The Doors ترکیب شده و لحن یکی از درخشانترین و در عین حال بیرحمترین فیلمهای تاریخ را تعیین میکند. هیچ مقدمهای در کار نیست؛ بلافاصله پس از این سکانس، شخصیت اصلی فیلم، کاپیتان ویلارْد با بازی مارتین شین، در حال تجربهی یک فروپاشی روانی در هتلی در سایگون دیده میشود. این یکی از ناراحتکنندهترین معرفی شخصیتهاییست که تا به حال دیدهام.
اما، هیچکدام از اینها به این واقعیت مربوط نیست که اگر شما یک ساعتباز باشید، ممکن است حین تماشای این سکانس، به ساعت فوقالعادهای که بر مچ اوست خیره شوید: سیکوی معروف مدل ۶۱۰۵-۸۱۱۰/۹ که به نام «ویلارْد» شناخته میشود. یک ساعت غواصی مقاوم و ابزارمحور که انتخاب آن کاملاً با قوس شخصیتی ویلارْد در فیلم هماهنگ است. ساعتی مقاوم در برابر آب که واقعاً در زمان جنگ ویتنام در فروشگاههای PX در اختیار سربازان قرار میگرفت. انتخابی دقیق برای ایفای نقشی سخت؛ این یعنی انتخاب بازیگر خوب.
اگر کمی عقبتر برویم، بهعنوان یک طرفدار قدیمی سیکو، مدل ۶۱۰۵ همیشه جزو ساعتهایی بوده که مانند بسیاری از علاقهمندان نمیتوانم تحسینش نکنم. از طراحی خاص، تاجِ جابهجا شده، محافظهای تاج، عقربهی ثانیهشمار شبیه چراغ راهنما گرفته تا اندازهی نسبتاً بزرگش، همه به آن جذابیتی میدهند که دیگر غواصیهای آن دوران ندارند. البته، منظورم از جذابیت در اینجا حس خوشایند نیست؛ مدل ۶۱۰۵ حسابی خفن است.
Rich Chau

یکی از فیلمهای مورد علاقهی من در تمام دوران، Alien (محصول ۱۹۷۹) است با یکی از خفنترین قهرمانهای تاریخ سینما که ساعتی بسیار جالب به دست دارد. ساعت ریپلی برای مدتها از دید من پنهان مانده بود، چون چیزهای وحشتناکتری روی صفحه بود که حواسم را پرت کند. اما در یک بازبینی اخیر بالاخره نظرم را جلب کرد و بلافاصله جستوجو کردم که چطور میتوانم یکی برای خودم پیدا کنم.
اما نشد. حداقل نه دقیقاً همان ساعت. ساعت ریپلی در Alien حاصل تلاش تیم دکور بود که دو عدد Casio F-100 را به هم چسباندند تا ظاهری علمیتخیلی به آن بدهند. این ساعت در جهان فیلم بینام باقی ماند تا سال ۲۰۱۴، زمانی که دختر ریپلی همان ساعت را در بازی Alien: Isolation به دست داشت و آن را با نام “Samani E-125” شناختند.
همچنین بخوانید: معرفی ساعت غواصی جدید هانهارت آکواسفر اوشن فید +تصاویر
Devin Pennypacker

«ترس باعث تردید میشود و تردید باعث میشود بدترین ترسهایت به واقعیت تبدیل شوند.» جملهای که باید با آن زندگی کرد. بنابراین، وقتی Zach Kazan درخواست مقالهای دربارهی ساعتهای سینمایی فرستاد، بیدرنگ حق خود را بر بهترین لحظهی شکار ساعت در فیلمها ثبت کردم. بهترین بخش اینجاست که این صحنه دقیقاً در آغاز فیلم اتفاق میافتد و ساعت به شکلی واضح بر صفحه دیده میشود تا برای علاقهمندان به سینما و ساعت قابلشناسایی باشد. بر مچ رئیسجمهور آمریکا، رونالد ریگان، ساعت Breitling Navitimer مدل ۳۱۰۰ دیده میشود که به نام Pluton هم شناخته میشود. ریگان به ساعت نگاه میکند، جملهی معروف «عقربههای کوچک میگویند وقتشه که بریم ترکوندن» را میگوید و وارد بانک میشود، اسلحه به دست، و از همه میخواهد بخوابند. نه، این فیلم تاریخی دربارهی رئیسجمهور نیست؛ این فیلم اکشن محصول ۱۹۹۱ با نام Point Break است.
تا امروز مشخص نیست این ساعت بخشی از تبلیغات برند بوده یا فقط انتخاب درستی از تیم لباس بوده که خوب جواب داده است. اما Pluton همیشه اولین انتخاب من در بحث ساعتهای سینمایی باقی مانده، هم بهخاطر جایگاهش در فیلم و هم جذابیت خود فیلم. هنوز هم هر از گاهی Point Break را تماشا میکنم (حتی نسخهی بازسازی ۲۰۱۵ را هم). بهعنوان کسی که با ورزشهای اکشن و کمی خشونت بزرگ شده، این فیلم یادآوری میکند که میشود بانک زد، اگر فقط به اندازهی کافی باحال باشی.
Alec Dent

شاید بازیگران دیگری فیلمهای بهتری در نقش جیمز باند داشته باشند، اما هیچکس به اندازهی پیرس برازنان در این نقش باحال نبوده است. و هیچ ساعتی ــ با تمام احترامی که برای رولکس سابمارینر قائلم ــ به اندازهی Omega Seamaster Professional 300M مدل ۲۵۴۱.۸۰.۰۰ در فیلم Goldeneye روی مچ باند جذاب نبوده است. (البته مدل ۲۵۳۱.۸۰.۰۰ هم تقریباً همان طراحی را دارد با این تفاوت که خودکار است، نه کوارتز، اما در این مقاله به نسخهی اصلی میپردازم.)
باند در زمانی این امگا را به دست بست که برند در حال بازطراحی اساسی آن بود. نتیجه، یک ساعت اسپرت بود که چه هنگام بانجیجامپینگ از سد، چه حین تعقیبوگریز با تانک در سنپترزبورگ و چه در لحظهی سفارش یک ودکای شیکشده، کاملاً درخور باند بود. این Seamaster حرفهای هم مقاوم است، هم شیک، و هم یک ساعت کامل برای استفادهی روزمره در هر موقعیتی. نسخهای که برای عموم عرضه شد شاید لیزر و بمب نداشت، اما همهی ویژگیهای مدل سینمایی را داراست.
Zach Kazan

اینجا کمی تقلب میکنم و به جای فیلم، یک سریال را انتخاب کردهام. اما در دفاع از خودم، این یک سریال کاملاً سینمایی است که توسط فیلمسازی ساخته شده که در آثار بلند هم مهارت دارد و همیشه با جزئیات و نگاه عمیق پیش میرود. The Fall of the House of Usher به کارگردانی مایک فلاناگان، سریال نتفلیکس در سال ۲۰۲۳، یکی از پروژههای مورد علاقهی من از اوست ــ و من بهطور کلی از طرفداران پر و پا قرصش هستم. داستان کوتاه ادگار آلن پو همیشه در مرکز توجه من بوده، پس این سریال از همان ابتدا برایم جذاب بود.
ساعت مورد نظر من در اینجا، مدل «جوکر» ساختهی Konstantin Chaykin است که بر مچ شخصیت لئو آشر بسته شده؛ یکی از اعضای پرزرقوبرق و محکوم خاندان آشر. انتخابی الهامبخش برای شخصیتی اهل خوشگذرانی و سطحی که سلیقهای کودکانه دارد. ساعت «جوکر» هم مثل خودش پر زرقوبرق است و اگر کسی بخواهد آن را ببیند، به راحتی پیدایش میکند.
اما آنچه این انتخاب را واقعاً جذاب میکند، این است که «جوکر» ساختهی یک ساعتساز مستقل است. چنین چیزی بهندرت در فرهنگ عامه اتفاق میافتد. معمولاً شاهد استفاده از رولکسها یا ساعتهای ابزارمحور معروف هستیم که برای شخصیتهایی چون «رابی» در The Pitt نماد مردمیبودناند. اما دیدن «جوکر» بر مچ لئو، اشارههای پنهانی به شخصیت او دارد که مستقیماً در متن سریال بیان نشدهاند. این قدرت انتخاب ساعتی از برند مستقل است؛ نوعی توسعهی شخصیتی ضمنی که فقط برای مخاطبانی چون ما، خود را نشان میدهد.
Brett Braley-Palko

مثل ساعت، هر تابستان گروهی از طرفداران مد مردانه شروع میکنند به اشتراکگذاری عکسهایی از جود لا در فیلم The Talented Mr. Ripley محصول ۱۹۹۹. فرقی ندارد در حال نواختن ساکسیفون باشد یا قهوه درست کند یا با لبخند مرموز به تام ریپلی (با بازی مت دیمون) نگاه کند؛ هر قاب از فیلم آمادهی اسکرینشاتگرفتن و همرسانی با عنوان «اهداف تابستانی» است.
کاریزمای طبیعی جود لا در این نقش تنها بخشی از جذابیت اوست؛ بخش عمدهی آن به طراحی لباس بازمیگردد. هر جزء از لباسهای دیکی گرینلیف نوعی سهلانگاری مجلل دارد که کاملاً بازتابدهندهی سبک بازیگونه و خوشگذران اوست. همین هم دلیل وسواس تام ریپلی به دیکی است: آنچه او میخواهد، خود دیکی نیست، بلکه ایدهی دیکی است؛ مردی بینیاز، احاطهشده با کتهای ایتالیایی، خودنویس مونبلان و ساعتش ــ اما صبر کنید!
شاید مثل من متعجب شوید اگر بفهمید ساعت دیکی نه رولکس است و نه حتی یک ساعت لوکس. درواقع، این یک ساعت کوارتز تولید شده توسط شرکت Swanson ژاپن است که روی بند فلزی مش قرار گرفته. شاید از نظر تاریخی همخوانی نداشته باشد (چون داستان در اواخر دههی ۱۹۵۰ میگذرد و ساعتهای کوارتز بعدها اختراع شدند)، اما نکتهی جالب اینجاست که این ساعت چقدر «معمولی» است. چنین مدلی را میتوان با قیمتی زیر ۵۰ دلار در eBay پیدا کرد، اما در این فیلم، جود لا آن را بخشی از لباس کاملاً بینقصش کرده است.
و همین است که آن را دوستداشتنی میکند. اغلب اوقات، جامعهی مد بیش از حد روی برند تمرکز میکند و در نتیجه جهانی از ساعتهای عجیب، وینتیجی را از دست میدهد که شاید از نظر فرهنگی اهمیتی نداشته باشند، اما کارشان را عالی انجام میدهند. سبک واقعی، از کل ترکیب بهوجود میآید، نه فقط از یک برند لوکس.
Elodie Townsend

شاید از نظر زمانی اشتباه باشد، اما اولین فیلم از فرنچایز Alien که در کودکی دیدم، قسمت دوم یعنی Aliens (محصول ۱۹۸۶) بود. به همین دلیل، هنوز هم این قسمت محبوبترین فیلم مجموعه برای من است و این علاقه به طراحی لباس شخصیتها هم سرایت کرده. ساعت Seiko 7A28-7000 یکی از نخستین طراحیهای ساعت توسط طراح سرشناس ایتالیایی، جورجتو جوجارو بود. طراحی عجیب آن، بهویژه بخش مستطیلی بیرونزدهای که دکمهها و تاج را در خود جای میدهد، آن را مناسب فضای علمیتخیلی و صنعتی فیلم ساخته بود.
در سال ۲۰۱۵، نسخهای بازطراحیشده با نام Seiko x Giugiaro Design “Seiko Spirit” مدل SCED035/SCED037 عرضه شد که با سه زیرصفحه، پنجرهی تاریخ و کالیبر 7T12، تا حد زیادی وفادار به طراحی اصلی بود. هم مدل اصلی و هم نسخهی بازطراحیشده، روح دنیای تکنو-دیستوپیایی فیلم را منتقل میکنند و حس کاربردی ساعت کرنوگراف را به سطحی ملموس و ابزارمحور میرسانند.

من خودم صاحب یک SCED035 هستم و باور دارم طراحی آن بهشکل عجیبی ارگونومیک است. آن بخش مستطیلی به مچ دست فشاری وارد نمیکند و نمایی منحصربهفرد به ساعت میبخشد. با قطر ۴۰ میلیمتر و طول لاگ به لاگ ۴۲ میلیمتر، ساعتی نسبتاً بزرگ است، اما رنگ نقرهای و طراحی بلوکی آن، ظاهری اسپرت به آن میدهد.
منبع: Worn & Wound