شناخت چهار سبک دوستی؛ کلید برقراری ارتباطی سالمتر
شناخت سبک دوستی افراد—پروانهها، همیشهسبزها، کرمشب تابها و گوشهنشینها—میتواند راهنمای بهبود روابط و ارتباطات انسانی باشد.

در جهانی که روابط انسانی روزبهروز پیچیدهتر میشود، شناخت سبک دوستی و نحوه تعامل هر فرد با دیگران میتواند کلید برقراری ارتباطی سالمتر و معنادارتر باشد.
به نقل از یور تانگو، در دنیای امروز که برچسبهایی مانند درونگرایی و برونگرایی رایج شدهاند، بسیاری از روانشناسان معتقدند این دوگانگی نمیتواند تمام پیچیدگیهای رفتار اجتماعی انسان را توضیح دهد. کیلام توضیح میدهد درونگرایی و برونگرایی نمیتوانند بهطور کامل ظرافتهای نحوه اجتماعیشدن، تنهایی و برقراری ارتباط ما را نشان دهند. او در کتاب خود با عنوان هنر و علم ارتباط، سبکهای چهارگانهای را معرفی کرده که هر یک نمایانگر نوع خاصی از دوستی هستند.
۱. پروانهها (The Butterfly)
همانطور که از نامش برمیآید، «پروانه» نماد تحرک، رنگارنگی و میل به معاشرتهای گسترده است. این افراد عاشق تعاملهای فراوان و معمولاً سطحیاند. پروانهها از ارتباطات مکرر و گاهبهگاه لذت میبرند. به عبارتی، آن دوست اجتماعی که تقریباً با همه گرم میگیرد، بهاحتمال زیاد در این گروه جای میگیرد.
کیلام در توضیح این دسته میگوید: «پروانهها افرادی هستند که از ارتباط زیاد با دیگران انرژی میگیرند و از معاشرتهای غیررسمی احساس رضایت میکنند. برای آنها نیازی نیست که حتماً صمیمیترین دوست شما باشند تا از گفتوگو با شما لذت ببرند.» چنین افرادی معمولاً ویژگیهای شخصیتی برونگرا دارند. به گفته کندرا چری، متخصص توانبخشی روانی، برونگراها زمانی که با دیگران وقت میگذرانند، احساس انرژی و سرزندگی بیشتری میکنند.
همچنین بخوانید: اینستاگرام ناخواسته احساس شرم از بدن را در میان نوجوانان تقویت میکند
۲. همیشهسبزها (The Evergreen)
دومین تیپ شخصیتی، «همیشهسبز» است. این گروه نیز از معاشرت لذت میبرند، اما نوع ارتباطی که میجویند، بسیار متفاوت است. همیشهسبزها به دنبال گفتوگوهای عمیق و معنادارند. آنها اهل صحبتهای سطحی نیستند و ترجیح میدهند با افرادی وقت بگذرانند که با آنها پیوندی واقعی دارند.
در واقع، همانطور که گیاهان همیشهسبز در تمام فصول زنده و پایدارند، دوستان همیشهسبز نیز تمایل دارند در همه فراز و نشیبهای زندگی در کنار عزیزانشان بمانند. کیلام در کتاب خود از زنی به نام تیلور یاد میکند که فقط از معاشرت با کسانی لذت میبرد که پیوندی عمیق با او دارند.
نیکلاس اِپلی، استاد علوم رفتاری در دانشگاه شیکاگو، نیز در پژوهشی که در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده، تأکید میکند: «ارتباط معنادار با دیگران باعث افزایش سطح شادی میشود، اما بسیاری از افراد از برقراری گفتوگوهای عمیق واهمه دارند.» با این حال، برای همیشهسبزها، چنین گفتگوهایی نه تنها دشوار نیست، بلکه مایه رشد و آرامش روحی آنان است.
۳. کرم شب تابها (The Firefly)
دسته سوم، «کرم شب تابها» هستند؛ افرادی که به گفته کیلام، تعاملات اجتماعیشان کمتر اما پرمعناست. وانگ میگوید: «کرم شب تابها معمولاً کمتر معاشرت میکنند، اما وقتی در جمع حاضر میشوند، ارتباطشان بسیار عمیق و صمیمی است.»
در مقایسه با پروانهها و همیشهسبزها، کرمچراغیها نیاز کمتری به معاشرت مداوم دارند، اما همچنان به تعاملات واقعی اهمیت میدهند. کیلام توضیح میدهد که آنها به تعادلی میان ارتباط معنادار و زمان تنهایی نیاز دارند؛ درست مانند کرم شب تاب که مدتی نور میتاباند و سپس در تاریکی فرو میرود.
گذراندن زمان در تنهایی برای رشد فردی اهمیت زیادی دارد؛ زیرا فرصت رهایی از قید خودآگاهی و تمرکز بر استقلال درونی را فراهم میکند. این موضوع برای کرمشب تابها حیاتی است، چون آنها از سکوت و خلوت خود نیرو میگیرند.
۴. گوشهنشینها (The Wallflower)
چهارمین نوع، «گوشهنشین» یا همان والفلاور است. این گروه برخلاف پروانهها، معاشرتهای کمتر و محتاطانهتری دارند و بیشتر درونگرا هستند. گوشهنشینها ترجیح میدهند ارتباطهای محدود و غیررسمی داشته باشند. آنها افراد کمحرفتر و محتاطتریاند.»
کیلام این افراد را کمی خجالتی اما آرام و راضی از ارتباطهای محدود توصیف میکند. با این حال، او تأکید دارد که این به معنای بینیازی از عشق و دوستی نیست. به گفته او، آنها توانایی درونی برای عشقورزیدن و دوستداشتهشدن را دارند، فقط ریتم ارتباطشان متفاوت است.
از دیدگاه کندرا چری، درونگرایی ویژگیای است که تمرکز را بر احساسات درونی به جای محرکهای بیرونی میگذارد. او مینویسد: «درونگراها معمولاً از معاشرتهای زیاد لذت نمیبرند، اما گروه کوچکی از دوستان نزدیک دارند که با آنها پیوند عمیقی احساس میکنند.» این توصیف، شباهت زیادی به گوشهنشینها دارد که دنیای درونی غنی اما روابط محدودی دارند.
فراتر از یک دستهبندی
کیلام در پایان تأکید میکند که هیچکس صرفاً در یک قالب ثابت جای نمیگیرد. او میگوید: «لازم نیست خود را فقط به یک سبک محدود کنید. ممکن است در مقاطع مختلف زندگی، ویژگیهایی از هر چهار سبک را در خود ببینید.» در واقع، این دستهبندیها هدفشان قضاوت نیست، بلکه شناخت بهتر خود و دیگران است.
شناخت اینکه شما یک پروانه اجتماعی هستید یا یک گوشهنشین آرام، به شما کمک میکند نیازهای ارتباطیتان را درک کنید و روابطی متناسب با شخصیت خود بسازید. در دنیایی که شبکههای اجتماعی مرز میان ارتباط واقعی و مجازی را کمرنگ کردهاند، آگاهی از نوعی از دوستی که ارائه میدهیم و دریافت میکنیم، میتواند گامی مهم در جهت سلامت روان و رضایت از زندگی باشد.