کتاب‌های خواندنی و جذابی که هر مردی باید بخواند
کتاب‌ها را نمی‌توان به کتاب‌های زنانه یا مردانه تقسیم کرد، اما کتاب‌های خواندنی و جذابی هستند که هر مردی باید دست‌کم یک بار در زندگی‌اش بخواند.
همان‌طور تقسیم کردن کتاب‌ها به کتاب‌های زنانه و مردانه، حتی اگر نویسندگان آنها زن یا مرد باشند و فضای داستان‌ها به سمت جنسیت خاصی چربش داشته باشد، مشکل است. حتی مردانی که از خواندن آثار نویسندگانی مانند جک لندن یا کورمک مک‌کارتی (نویسندگانی که مظهر مردانگی و فضاسازی‌های زمخت در ادبیات مدرن هستند) باز هم ممکن است از خواندن آثار جین آستین یا جوجو مویز لذت ببرند! البته این مورد آخر را لطفا فاکتور بگیرید. به هر حال، طبیعی است که مردان از خواندن برخی از داستان‌ها و کتاب‌های لذت وافری ببرند. در اینجا سراغ کتاب‌های خواندنی و جذابی که هر مردی باید بخواند رفته‌ایم. با مجله حرف مرد همراه باشید:
کشتن مرغ مقلد
اولین رمان جذابی که در فهرست کتاب‌های خواندنی و جذابی که هر مردی باید بخواند قرار داده‌ایم یکی از کلاسیک‌های خواندنی ادبیات آمریکا است. کتاب جذاب کشتن مرغ مقلد را هارپر لی نوشته است. این رمان جذاب در روزگار خودش سروصدای زیادی به پا کرد و به شدت محبوب شد. بعدا فیلم سینمایی جذابی هم از روی این رمان ساخته شد و بازیگران نام‌آشنایی همچون گریگوری پک هم در آن نقش‌آفرینی کردند. ماجرای کتاب کشتن مرغ مقلد از زبان یک پسربچه ۶ ساله به نام اسکات روایت می‌شود و به نوعی بازخوانی مرجاای اتهام یک جوان سیاه‌پوست به جرم تجاوز به یک زن سفید پوست است.
در همین رابطه بخوانید:
آثار و بیوگرافی پائولو کوئیلو | بهترین کتاب های پائولو کوئیلو
نگاهی به کتاب‌های برگزیده و بهترین فیلم های وودی آلن
همان‌طور که طبیعت چنین ماجرایی است، این حادثه شهر آلاباما که داستان در آنجا رخ می‌دهد را وارد دورانی پر آشوب می‌کند. پدر اسکات که وکیل منصوب‌شده‌ی تام رابینسون، متهم پرونده است، به مرور پی حقایق هولناکی می‌برد.
تکه‌ای کتاب از کشتن مرغ مقلد:
می‌دونم که عاقبت می‌ری سراغ پرنده‌ها، می‌تونی هرچی زاغ کبود دیدی با تیر بزنی، ولی یادت باشه کشتن مرغ مقلد یه گناهه. این نخستین باری بود که پدر می‌گفت انجام کاری گناه است، از دوشیزه مدی درباره‌اش سوال کردم.
زوربای یونانی
کتاب زوربای یونانی یکی از کلاسیک‌های ادبیات است. احتمالا دست‌کم فیلم سینمای جذابی که با بازی درخشان آنتونی کوئین از روی این رمان خواندنی ساخته شده را تماشا کرده‌اید. رمان زوربای یونانی برای اولین بار در سال ۱۹۴۶ منتشر شد و از آن زمان تا به حال همچنان و به صورت مکرر در حال چاپ بوده است. زوربای یونانی ماجری یک دوستی عمیق بین دو مرد را روایت می‌کند. مردانی که عطش سیرناپذیری برای زندگی دارند و گرچه تفاوت‌های اساسی با هم دارند، هیچ‌وقت از دوستی به یکدیگر دریغ نمی‌کنند.
تکه‌ای از کتاب زوربای یونانی:
نه هفت طبقه آسمان و نه هفت طبقه زمین برای جا دادن خداوند کافی نیست، ولی قلب انسان به‌تنهایی می‌تواند او را در خود جای دهد. پس، آلکسیس، خیلی مواظب باش تا هیچ‌گاه دل کسی را نشکنی.
بیگانه
رمان بیگانه یکی دیگر از کتاب‌های خواندنی و جذابی که هر مردی باید بخواند است که به شدت میان مردان سراسر دنیا محبوب است. این رمان خواندنی را آلبر کامو، نویسنده برنده جایزه نوشته است. آلبر کامو از تجارب زندگی خودش به عنوان یک فرانسوی-الجزایری که در حاشیه‌ی شهر الجزیره بزرگ شده بهره برده است. او در این رمان جذاب به ماجرای زندگی مردی به نام مورسو می‌پردازد، مورسویی که به نوعی آنقدر از جامعه و مردمش دور افتاده که می‌توان او را یک بیگانه قلمداد کرد.
در همین رابطه بخوانید: نگاهی به فلسفه و بیوگرافی آلبر کامو+ فهرست بهترین کتاب های آلبر کامو
مورسو در همان سطر اول بسیار خونسرد به خوانندگان می‌گوید که مادرش فوت کرده است. او در ادامه رمان مرتکب یک قتل می‌شود. تنها بعد از این قتل است که مورسو می‌فهمد چقدر از جامعه فاصله گرفته و حالا قرار است محاکمه شود.
تکه‌ای از کتاب بیگانه:
در ابتدا سخت‌ترین چیز، این بود که افکار آدم‌های آزاد را داشتم؛ دلم می‌خواست دریا بروم، کم‌کم افکار زندانی‌ها را پیدا کردم؛ به حیاط رفتن یا ملاقات با وکیل فکر می‌کردم.
۱۹۸۴
۱۹۸۴ در فهرست امروز ما از کتاب‌های خواندنی و جذابی که هر مردی باید بخواند، یکی از آن دست رمان‌های بی‌نقصی است که جورج ارول با نهایت چیره‌دستی و مهارت نوشته است و حالا بعد از گذشت دهه‌ها از نوشتن این کتاب مرعوب‌کننده، هر انسانی دردمندی در تقابل با یک دولت توتالیتر ناخودآگاه به یاد این کتاب و آنچه بر سر شخصیت‌هایش می‌آید می‌افتد. رمان ۱۹۸۴ که برای اولین بار در سال ۱۹۴۹به چاپ رسید، جهانی را توصیف می‌کند که در آن دولت‌ها به شدت قدرت گرفته‌اند و با خلق یک فضای امنیتی و وحشت‌آور به تمام امور زندگی شهروندانش سرک می‌کشند.
تکه‌ای از کتاب ۱۹۸۴:
آنها متولد می‌شدند، در جوی‌های آب رشد می‌کردند، در سن دوازده‌سالگی به کارگری مشغول می‌شدند، دوره‌ی کوتاه شکوفایی نیازهای جنسی و زیبایی‌هایشان را سپری می‌کردند، در سن بیست‌سالگی ازدواج می‌کردند، در سن سی‌سالگی به میان‌سالی می‌رسیدند و حداکثر در سن شصت‌سالگی می‌مردند. کار سنگین فیزیکی، مراقبت از خانه و فرزندان، دعواهای کوچک با همسایه‌ها، فیلم، فوتبال، نوشیدنی و از همه مهم‌تر قمار که نهایت آمال و آروزهایشان بود زندگی‌شان را پر می‌کرد. کنترل آنها سخت نبود.
دراکولا
دراکولا نوشته برام استوکر، آغازگر یک دوران پرشکوه برای خون‌آشام‌ها چه در ادبیات و چه سینما بود. اگرچه خون‌آشام‌ها از قرن‌ها قبل حضور مستمری در ادبیات و دنیای تئاتر و هنرهای دیگر داشتند، اما این موفقیت بی‌نظیر رمان خواندنی دراکولا بود که توانست جایگاه خون‌آشام‌ها به عنوان هیولاهای جنتلمن را در ادبیات مستحکم کند.
رمان دراکولا وصف سفر یک وکیل به نام جاناتان است که باید به ترانسیلوانیا برود تا مرد مرموزی به نام کُنت دراکولا دیدار کند و به او برای خرید یک ملک قدیمی در لندن مشاوره بدهد. جاناتان بعد از یک سفر پرماجرا به ترانسیلوانیا و بعدا قلعه کنت دراکولا می‌رسد و از همانجاست که می‌فهمد میزبان مرموز یک کُنت معمولی نیست.
تکه‌ای از کتاب دراکولا:
این دیگر چه آدمی است یا بهتر است بگویم، چه جانوری در کالبد این آدم‌نماست؟ حس می‌کنم بیم از این مکان رعب‌انگیز وجودم را تسخیر کرده؛ در هول و هراسم، هراسی شدید که هیچ راهی برای فرار از آن ندارم؛ در تنگنای وحشتی افتاده‌ام که جرئت ندارم حتی فکرش را.
فرانکنشتاین
فرانکنشتاین یکی دیگر از کتاب‌های خواندنی و جذابی که هر مردی باید بخواند است که ماجراهایش حول یک موجود ماورائی می‌گذرد. مری شلی در خلق یکی از شاهکارهای مسلم ادبیات وحشت از بسیاری از عناصر وحشت‌آور دوران خودش استفاده کرده تا فضایی پر از وحشت وجودی را پیش‌روی مخاطبانش قرار دهد.
تکه‌ای از کتاب فرانکنشتاین:
احساسات ما چقدر بی‌ثبات هستند و آن عشق آتشینی که حتی در بدبختی هم نسبت به زندگی داریم، چقدر عجیب است.
لولیتا
لولیتا یکی از شاهکارهای بی‌بدیل ادبیات است که نویسنده گرانقدر روس ولادیمیر ناباکوف به زبان انگلیسی نوشته است. این رمان که برای اولین بار در سال ۱۹۵۵ منتشر شد، از آن زمان تا به حال بارها و بارها چاپ و تجدید چاپ شده، میلیون‌ها نسخه از آن فروخته شده، به زبان‌های مختلفی از جمله فارسی ترجمه شده و حتی دو فیلم هم از روی آن اقتباس شده است (اقتباس آدریان لین از لولیتا یک سروگردن از اقتباس پرطمراق استنلی کوبریک بالاتر است!)
در رمان لولیتا وصف یک عشق ممنوعه می‌شود، عشق هامبرت هامبرت، محجوب و مهربان به یک دختر نوجوان. هامبرت که از روزگار نوجوانی دلباخته یک دختر کم سن و سال شده بود، بعد سال‌ها دوباره عاشق و دلباخته یک دختر ۱۲ ساله می‌شود، با این تفاوت که حالا او خودش نوجوان نیست، بلک یک محقق و پژوهشگر ادبی ۳۷ ساله است. هامبرت به عشق لولیتا با مادر بیوه او، دلورس هیز ازدواج می‌کند تا بیش‌تر به معشوقه خودش نزدیک باشد.
تکه‌ای از کتاب لولیتا:
پافشاری می‌کنم تا دنیا بداند که چقدر لولیتایم را دوست دارم, این لولیتا, رنگ پریده و کثیف و … اما همچنان چشم خاکستری, هنوز مژگان دوده‌ای, هنوز قهوه‌ای‌فام مایل به قرمز و بادامی رنگ, همچنان کارمنسیتا، همچنان مال من. بیا زندگی را عوض کنیم، بیا برویم جایی که هرگز از هم جدا نشویم.
ناتوردشت
رمان ناتوردشت یکی دیگر از شاهکارهای ادبی قرن بیستم را جی دی سلینجر نوشته است. در ناتوردشت چند روز از زندگی یک نوجوان آشوبگر به نام هولدن کالفیلد وصف می‌شود که اخیر از مدرسه اخراج شده است و حالا دوست ندارد والدینش از ماجرای اخراج او خبردار شوند. با این حال، هولدن برای ملاقات خواهر کوچکش به شهر زادگاهش می‌رود و در چند روزی که به تنهایی در خیابان‌ها زندگی می‌کند، اتفاقات ریز و درشتی را از سر می‌گذارند. گرچه هولدن یک آشوبگر است، اما در بطن روایت او می‌فهمیم که او یک آدم رمانتیک و حساس است و آشوب او بیش‌تر در مقابل اجتماعی و آدم‌هایی است که او درک نکرده و طرد کرده‌اند.
در همین رابطه بخوانید: نقد و بررسی کتاب ناتور دشت اثر جاودانه جی دی سلینجر+ خلاصه کتاب
تکه‌ای از کتاب ناتوردشت:
چیزی که در مورد یه کتاب خیلی حال می‌ده اینه که وقتی آدم کتاب رو تموم می‌کنه دوس داشته باشه که نویسنده‌ش دوست صمیمی‌ش باشه و بتونه هر موقع دوست داره یه زنگی بهش بزنه.
محاکمه
محاکمه اثر جادوانه فرانتس کافکا یکی از رمان‌های مرموزی و جذابی است که باعث شده فضای کافکایی وارد لغتنامه ادبیات جهان شود؛ فضایی مرموزی و دلهره‌آور که در آن قرار نیست سر از کار چیزیی در بیاورید. مردی که تنها از او با نام جوزف. کا یاد می‌شود، در رمان محاکمه به دلیلی که نمی‌دانیم دستگیر می‌شود. این مرد یک کارمند خُرد است و پیش خودش ایمان دارد که جرمی مرتکب نشده، اما با این حال او را به محکمه خوانده‌اند. همین برای مرد ساده‌دل رمان محاکمه دلهره‌آور است و او را با ابهامات زیادی مواجهه می‌کند.
رمان جذاب محاکمه که چند سال بعد از مرگ فرانتس کافکا به چاپ رسید، به مانند برخی دیگر از آثار نویسنده مشهور چکی، یکی دیگر از آثار ناتمام نویسنده است که گویی خودش هیچ‌وقت نمی‌خواست چاپ شود.
تکه‌ای از کتاب محاکمه:
مردها نه فقط بی‌اعتنا به او، که حتی متعجب از سوالاتی که مطرح می‌کرد و با در نظرگرفتن آن چه در شرف وقوع بود خود آن سوالات را عادی می‌یافت، از او خواستند لباس مشکی خود را به تن کند تا حتی‌المقدور با سرووضعی مرتب به حضور بازرس برسد. عصبانیت کم‌وبیش ساختگی که به شکل هیاهو و سخنان تند بروز کرد، سکوت و حتی حزن و اندوه نگهبان‌ها را به دنبال داشت، به گونه‌ای که سرانجام گیج و مبهوت از تکاپو افتاد و تا حدودی بر خود مسلط شد. دست آخر هم این فکر به ذهن‌اش راه یافت که چه بسا ماجرا چیزی نیست، مگر یک شوخی. آن روز سال، روز سی سالگی او بود، از این رو امکان داشت همکارانش-در بانک در مقام کفیل مالی سرگرم کار بود- با او قصد شوخی داشته باشند.
برادران کارامازوف
کتاب برادران کارامازوف آخرین کتابی است که در فهرست کتاب‌های خواندنی و جذابی که هر مردی باید بخواند معرفی می‌کنیم. این اثر که برای اولین بار در سال ۱۸۸۰ به چاپ رسید، نه تنها همچنان مشهورترین اثر فئودور داستایفسکی است، بلکه از جمله کلاسیک‌های ادبیات روس و جهان است.
در کتاب برادران کارامازوف وصف زندگی چند بردار را داریم. پیرمرد کثیفی به نام فئودور کارامازوف به قتل می‌رسد. این پیرمرد که سه پسر دارد، و یکی از پسرانش با او رابطه بسیار خصمانه‌ای دارد به همین دلیل همان ابتدا تمام انگشت‌های اتهام به سوی پسر بزرگ او، میتیا می‌رود. میتیا دو برادر دیگر هم به نام‌های ایوان و آلیوشا، دارد که آنها چندان هواخواه پدر مرحوم خود نیستند. خیلی زود پای یک برادر چهارم هم به ماجرا باز می‌شود، اسمردیاکوف، نوکر پیرمرد که ظاهرا حاصل رابطه‌ی نامشروع فئودور با کلفت سابقش است. داستایفسکی در این اثر جاوادانه نه تنها مرز میان گناه و خیر و شر را کمرنگ می‌کند، بلکه با یک تعلیق جذاب تا صفحات انتهایی رمان مخاطبانش را چشم انتظار فاش کردن هویت قاتل نگه می‌دارد.
تکه‌ای از کتاب برادران کارامازوف:
هر قدر احمقانه‌تر به واقعیت نزدیک‌تر. هر قدر احمقانه‌تر، روشن‌تر. حماقت، مختصر و بی‌پیرایه است، اما هوشمندی وول می‌خورد و خود را پنهان می‌کند. هوشمندی، بی‌سر و پا است اما حماقت، صادق و سرراست است.
منبع: ایران کتاب، طاقچه، ویکی‌پدیا
