تاریخچه روزنامهنگاری حرفهای در ایران؛ از وقایع اتفاقیه تا روزنامههای مستقل مشروطهخواه
از «کاغذ اخبار» دولتی تا «صوراسرافیل» مشروطهخواه، روزنامهنگاری در ایران راهی پرپیچوخم را طی کرده تا به مفهوم حرفهایگری نزدیک شود. این گزارش، نگاهی دارد به نخستین روزنامههای ایرانی که با ساختاری مدرن، تحریریه مستقل و دغدغهای روشنگرانه، رسانه را از دربار به میان مردم آوردند.

تحریریه حرف مرد- امیررضا منعمی: تاریخ مطبوعات ایران بازتابی از فراز و نشیبهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشور در دو سده اخیر است. گرچه انتشار نخستین نشریه در ایران به اوایل دوره قاجار بازمیگردد، اما پدیده روزنامهنگاری به معنای حرفهای آن با تأخیر، تدریج و تحتتأثیر اندیشههای نوگرایانه متولد شد. مفاهیمی چون استقلال تحریریه، نظم انتشار، تحلیلمحوری، و مخاطبمداری، بهتدریج در کار روزنامهنگاران ایرانی جا افتادند و زمینهساز شکلگیری رسانههای حرفهای شدند. در این گزارش، مسیر تولد و تحول نخستین روزنامههای حرفهای ایرانی را از آغاز تا دوران مشروطه مرور میکنیم.
آغاز راه: روزنامههایی برای دولت، نه برای مردم
ایرج زرگرینژاد، در مقالهای با عنوان روزنامهنگاری در عصر قاجار ادعا میکند نخستین نشریه ایرانی، کاغذ اخبار، در سال ۱۲۵۳ قمری (۱۸۳۷ میلادی) با حمایت دولت محمدشاه قاجار و به همت میرزا صالح شیرازی منتشر شد. این نشریه، بیش از آنکه منعکسکننده صدای مردم باشد، رسانهای رسمی برای بازتاب اقدامات دولت به شمار میرفت. ساختار آن فاقد انسجام حرفهای بود و بیشتر شبیه بولتنهای دولتی عمل میکرد. اخبار از دربار به مردم منتقل میشد، اما هیچ سازوکاری برای دریافت یا بازتاب دیدگاه مخاطبان وجود نداشت. محتوای آن تکبعدی و نثر آن آمیخته با لحن دیوانی بود.
در ادامه، روزنامه وقایع اتفاقیه به دستور امیرکبیر و با هدفی مشابه اما با ساختاری منظمتر منتشر شد. وقایع اتفاقیه، بهعنوان نخستین تلاش برای ایجاد یک رسانه دائمی در ایران، به گزارش اخبار داخلی، رویدادهای دربار و گاهی مطالب علمی یا ترجمهشده نیز میپرداخت. چاپ آن در دارالفنون و انتشار هفتگیاش، نوعی نظم در کار روزنامهنگاری ایجاد کرد. با این حال، کنترل محتوای آن همچنان در دست دولت بود و از آزادی تحریری خبری نبود. این نشریه بهرغم گامی رو به جلو، هنوز با مفهوم روزنامهنگاری مستقل و حرفهای فاصله زیادی داشت.
همچنبن ببینید: روایتی از به پادشاهی رسیدن رضاخان سردارسپه؛ در مجلس موسسان چه گذشت؟
مهاجرت قلم: تولد روزنامهنگاری مدرن خارج از مرزها
در میانه قرن نوزدهم، با شدت گرفتن سانسور و نبود فضای آزاد رسانهای در داخل کشور، بسیاری از روشنفکران ایرانی راهی خارج از ایران شدند و مطبوعات مستقلی را پایهگذاری کردند. یکی از مهمترین این نشریات، روزنامه اختر بود که در سال ۱۲۹۲ قمری (۱۸۷۵ میلادی) در استانبول منتشر شد.
اختر برای نخستینبار ساختار واقعی یک روزنامه مدرن را وارد ادبیات مطبوعاتی ایران کرد. این نشریه توسط گروهی از نویسندگان و روشنفکران ایرانی اداره میشد که دغدغه آموزش، بیداری ملی و انتقال اخبار جهان به مخاطبان ایرانی را داشتند. برخلاف نشریات قبلی، در اختر خبر صرف تنها بخشی از محتوا بود و تحلیل، تفسیر و دیدگاه تحریریه در قالب مقالات جدی جایگاه ویژهای یافت. تلاش برای انتشار منظم، توجه به خواننده باسواد و نخبه، و پرداختن به مسائل ایران و جهان، این نشریه را به الگویی از حرفهایگری مطبوعاتی بدل کرد.
حبلالمتین؛ رسانهای در تبعید برای عدالتخواهی
چند سال پس از اختر، روزنامه حبلالمتین در کلکته هند آغاز به کار کرد. این نشریه، که توسط سیدجلالالدین کاشانی پایهگذاری شده بود، به یکی از پرنفوذترین روزنامههای ایرانی خارج از کشور تبدیل شد. حبلالمتین رویکردی اصلاحطلبانه و عدالتمحور داشت و بهویژه در آستانه انقلاب مشروطه نقشی کلیدی در آگاهیبخشی سیاسی ایفا کرد.
ویژگی برجسته این نشریه، ایجاد ارتباط میان نویسندگان داخل ایران و تحریریه خارج از کشور بود. در واقع، حبلالمتین صدای خفته ایران را در خارج بلند میکرد. انتخاب دقیق موضوعات، چاپ مقالات تحلیلی از دیدگاههای متفاوت، و پیگیری مستمر مسائل داخلی ایران از بیرون مرزها، از این نشریه رسانهای ساخت که صرفاً خبرنویس نبود، بلکه تحلیلگر و مصلح اجتماعی محسوب میشد.
انفجار مطبوعاتی در دوران مشروطه
با وقوع انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی، فضای مطبوعاتی ایران دستخوش تغییر شد. دهها روزنامه و نشریه در مدت کوتاهی به بازار آمدند. صوراسرافیل، ایران نو، نسیم شمال، شرق، مساوات و نشریات دیگری در این دوره منتشر شدند که بسیاری از آنها از لحاظ ساختاری و محتوایی به استانداردهای روزنامهنگاری حرفهای نزدیک بودند.

برای مثال، روزنامه صوراسرافیل که به مدیریت میرزا جهانگیرخان شیرازی و با همکاری علیاکبر دهخدا منتشر میشد، سبک جدیدی از روزنامهنگاری را ارائه داد. در این نشریه، برای نخستینبار زبان طنز بهصورت جدی وارد فضای سیاسی شد. ستون معروف دهخدا به نام چرند و پرند، نوعی طنز اجتماعی و سیاسی بود که هم برای مردم قابلفهم بود و هم لایههای عمیق انتقادی در آن نهفته بود. این سبک، ضمن جذابیت ادبی، راهی تازه برای بیان اعتراض در قالبی هنرمندانه به شمار میرفت.
همچنین ببینید: سقوط کرمان و انتقام آغامحمدخان قاجار؛ روایتی مستند از یک تراژدی تاریخی
تحول در محتوا و سبک نگارش
در یک سرمقاله از روزنامه دنیای اقتصاد آمده است: یکی از نشانههای بارز حرفهای شدن روزنامهها در این دوره، تحول در نحوه نگارش و نوع محتوای آنها بود. روزنامهها از لحن رسمی و اداری فاصله گرفتند و به زبانی سادهتر و نزدیک به گفتار مردم روی آوردند. در کنار اخبار، مقالات تفسیری، یادداشتهای سردبیر، گزارشهای اجتماعی و حتی سرمقالههایی با دیدگاه مشخص منتشر میشد. طنز و کاریکاتور نیز به ابزارهایی مهم برای نقد سیاسی تبدیل شدند. همین تغییرات باعث شدند تا روزنامهها به رسانههایی فراگیر و اثرگذار تبدیل شوند، نه صرفاً بولتنهایی برای مخاطب محدود.
چالشها و موانع
در مسیر حرفهای شدن مطبوعات، موانع زیادی وجود داشت. از جمله، سانسور شدید از سوی حکومت، توقیفهای پیدرپی، نبود آموزش رسمی روزنامهنگاری و مشکلات مالی و فنی. روزنامهنگاران اغلب با خطر زندان، تبعید یا حتی قتل مواجه بودند. در چنین فضایی، حفظ نظم در انتشار، ارائه تحلیل مستقل و حفظ اعتماد مخاطب کار سادهای نبود. با این حال، بسیاری از روزنامهنگاران این دوره با تکیه بر انگیزههای آرمانگرایانه، راه را برای آینده روزنامهنگاری ایران هموار کردند.
نتیجهگیری
روزنامهنگاری حرفهای در ایران بهتدریج و از دل مقاومت، آگاهیطلبی و مهاجرت اندیشه شکل گرفت. نشریاتی مانند اختر و حبلالمتین در خارج از کشور نخستین نشانههای حرفهایگری را بروز دادند. در داخل کشور، با وقوع انقلاب مشروطه، فضای روزنامهنگاری متحول شد و رسانههایی چون صوراسرافیل و ایران نو، با تکیه بر روشهای نوین نگارش و تحلیل، پایهگذار سنت روزنامهنگاری مدرن شدند.
اگرچه این مسیر با چالشهای فراوانی همراه بود، اما تلاش روزنامهنگاران آن دوران، زمینهساز پیدایش مطبوعاتی شد که امروز بخش جداییناپذیر از زیست رسانهای و فرهنگی جامعه ایراناند.