سریال سووشون ساخته نرگس آبیار؛ کند و سردستی

باوجودی که مخاطبان از ماه‌ها قبل با هیاهویی که پیرامون سریال سووشون به کارگردانی نرگس آبیار به پا شده بود، انتظار یکسریال خوش‌ساخت و جذاب داشتند، اما پخش دو اپیزود اول تمام امیدها را برباد داد.

ماه‌ها حرف و حدیث درباره سریال سووشون و اقتباس از رمان جاودانه سیمین دانشور، توقعی بالا و حتی امیدی پنهان را در دل مخاطبان نمایش خانگی ایجاد کرده بود؛ اما دو اپیزود ابتدایی این سریال، نه‌تنها نتوانستند آن انتظارات را برآورده کنند، بلکه حتی در سطح یک روایت متوسط نیز ظاهر نشدند.

اولین قسمت سریال سووشون به کارگردانی نرگس آبیار، بیش از آن‌که طنین یک آغاز طوفانی را داشته باشد، نمایشی کُند، بی‌رمق و تا حد زیادی سردرگم بود که انتظارات را برآورده نکرد.

با پخش دومین قسمت از «سووشون» مختصات هنری این اثر از قسمت اول هم ناامیدکننده‌تر به نظر می‌رسد. حواشی انتشار «سوشوون» بدون مجوز، توقیف این سریال و مسدود شدن نماوا را هم به دنبال داشت. اکنون قسمت اول نیز با اعمال اصلاحات و حذف بعضی صحنه‌ها روی خروجی پلتفرم قرار دارد.

​​از شخصیت‌های کتاب تا تیپ‌های سریال

ماه‌ها حرف و حدیث درباره سریال «سووشون» و اقتباس از رمان جاودانه سیمین دانشور، توقعی بالا و حتی امیدی پنهان را در دل مخاطبان نمایش خانگی ایجاد کرده بود؛ اما دو اپیزود ابتدایی این سریال، نه‌تنها نتوانستند آن انتظارات را برآورده کنند، بلکه حتی در سطح یک روایت متوسط نیز ظاهر نشدند. در قسمت اول،‌ داستان بدون کوچک‌ترین پیچش و خلاقیتی، از همان ابتدا مرز میان خوب‌ها و بدها را با خط‌کش جدا کرد.

همچنین بخوانید: توقیف سریال سووشون لغو شده است؟

شخصیت‌ها نه در کشاکش موقعیت‌های دراماتیک که از همان سکانس‌های ابتدایی، چنان بی‌واسطه و رو به دوربین معرفی شدند که بعید است دیگر چیزی برای کشف در قسمت‌های بعدی باقی مانده باشد. از همین روی، برای بیننده‌ای که حتی کتاب «سووشون» را نخوانده هم، ادامه مسیر به‌راحتی قابل پیش‌بینی است. این‌جا دیگر خبری از تعلیق یا چرخش‌های دراماتیک نیست و عنقریب است که خارجی‌ها یک عمل سبعانه از خودشان به نمایش بگذارند.

تصویر‌سازی از یک روایت مکتوب

سریال سووشون

گره اصلی این نارسایی اما، از اقتباس آب می‌خورد. مشخصا اقتباس به معنی مصور کردن صرف یک رمان نیست، بلکه بازآفرینی و یافتن روایت و فرمی خلاقانه، متناسب با مدیوم مقصد را می‌طلبد. سریال «سووشون» موفق به این بازآفرینی بدیع نشده و دو قسمت ابتدایی، از پس انتقال حال و هوای رمان برنیامدند.

آن‌چه مقابل دوربین نرگس آبیار رفته، بیشتر ترکیبی است از برداشت‌های بلند نامتجانس، قاب‌هایی پرزرق و برق و مونولوگ‌های رادیویی؛ چیزی که در قسمت دوم حتی آزاردهنده‌تر هم شد و حدود یک ساعت فقط با حرکات دوربین و پرتو آزاردهنده نور، تلاش می‌کرد مخاطب را مطمئن کند که این خانواده واقعا خوشبخت هستند.

بیش از حد کُند

ریتم روایت، به طرز محسوسی کُند و بی‌رمق است. دیالوگ‌ها گاه چنان طولانی، نامنسجم و فاقد بار دراماتیک‌ هستند که گویی تنها برای پر کردن زمان نوشته شده‌اند. در قسمت اول، صحنه‌هایی که شخصیت خبرنگار ایرلندی، تلوتلوخوران، به ایراد مونولوگ‌های حوصله‌سر‌بر می‌پرداخت و در قسمت دوم، نریشن‌های بی‌رمق زری و قصه‌گفتن‌های نامانوس یوسف نشان دادند که «سووشون» حداقل در فیلم‎نامه از مشکلات جدی رنج می‌برد. علاوه بر این، لهجه‌ها هم به شکلی آزاردهنده مصنوعی به نظر می‌رسد.

طراحی صحنه و لباس

«سووشون» خالی از نکات مثبت هم نیست. طراحی صحنه و لباس، به‌ویژه در بازآفرینی فضای دهه ۲۰ شمسی در شیراز، بالاخص در قسمت اول، چشم‌نواز و دقیق بود و اگر دوربین نیز متانت بیشتری داشت، احتمالا تجربه بصری مخاطب از تماشای اثر دلپذیرتر می‌شد.

انتخاب رنگ‌ها، ترکیب عناصر تاریخی و توجه به جزئیات نیز قابل‌توجه است و توانسته حداقل بخشی از دنیای رمان را تصویرسازی کند. به‎علاوه، اگرچه سریال در روایتش چندان موفق نیست، اما توانسته موجی از کنجکاوی برای رجوع به متن اصلی، یعنی رمان «سووشون»، ایجاد کند؛ کتابی که هنوز هم نزد گروهی از مخاطبان مهجور است.

منبع: اقتصادنیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا