ماجرای وحشتناک رونالد هانکلر: پسری که فیلم جن گیر (The Exorcist) از زندگیش ساخته شد
فیلم جن گیر (The Exorcist) که در اوایل دهه ۱۹۷۰ ساخته شد، تا همین حالا با گذشت نزدیک به شش دهه همچنان مهمترین فیلم سینمایی ژانر وحشت به حساب میآید.

فیلم جن گیر (The Exorcist) یکی از فیلمهای کلاسیک ترسناک است که روی کل ژانر تسخیر و ترسناک ماورائی تأثیر فوقالعادهای گذاشت. ولی آنچه کمتر دانسته میشود اینکه کتاب و متعاقبا فیلم جن گیر از زندگی واقعی پسری به نام رونالد هانکلر الهام گرفته بود. هر چند هؤیت او تا زمانی که زنده بود فاش نشد. با مجله حرف مرد همراه باشید.
رونالد هانکلر از تسخیر توسط اجنّه تا ناسا
رونالد ادوین هونکلر مهندسی بود که برای مدت طولانی در ناسا کار میکرد. او فنآوری ساخت که به مقاومت پنلهای شاتل فضایی در برابر گرمای شدید کمک زیادی کرد. پیشرفتهای فنآورانه آمریکاییها در دهه ۱۹۶۰ نهایتا موجب فرود اولین فضانوردان روی ماه نیز شد. ولی هانکلر به دلیل دیگری نیز مشهور بود: او همان پسربچهای بود که گفته میشد الهامبخش کودک جنزده فیلم جن گیر بوده است.

هویت او در زمانی که مجموعهای از جنگیریها روی او در شهرهای کاتیجسیتی و سنتلوئیس در مریلند انجام میشد کاملا محفوظ مانده بود. برای مدت طولانی از او با نام مستعار «رونالد دو» نام برده میشد. با این حال، عدهای از کشیشان یسوعی و همینطور گروه انگشتشماری از محققان و خبرنگارانی که در دهه ۱۹۷۰ مورد او را مطالعه کردند از هؤیت واقعی او خبر داشتند.
به همین دلیل رونالد هانکلر همواره در هراس از کشف هؤیتش زندگی میکرد. به گفته زن ۲۹ سالهای که از خویشاوندان نزدیک هانکلر بود، او همچنین از اینکه همکارانش در «مرکز پروازهای فضایی گادرد» نیز از گذشته او اطلاع پیدا کنند وحشت داشت.
هانکلر در سال ۲۰۰۱ پس از نزدیک به ۴۰ سال کار در ناسا بازنشسته شد. این زن که نخواست نامش فاش شود به نشریه «نیویورک پست» گفت:
ما در روز هالووین همیشه خانه را ترک میکردیم. چون رونالد تصور میکرد در این روز کسی که میداند او کجا زندگی میکند به محل اقامتش میآید و آسایش او را برهم میزند. او زندگی اسفباری پر از نگرانی داشت.
هؤیت واقعی هانکلر در سال ۲۰۲۱ در مقالهای در «اسکپتیکال انیکوئرر»، مجله دو ماهانهای که به توضیح رویدادهای خارقالعاده به خصوص مسائل ماوراءالطبیعه میپردازد فاش شد. جی.ی دی سورد، محقق و مجری پادکست نیز پس از تحقیقاتی که در مورد جنگیر انجام داد هؤیت رونالد هانکلر را تأیید کرد.
سرنخها از هویت رونالد هانکلر، پسر الهامبخش فیلم جن گیر
جنگیر چه فیلم و چه رمانی که در سال ۱۹۷۱ به چاپ رسیده بود هر دو به قلم ویلیام پیتر بلتی بودند. بلتی در سال ۱۹۴۹ از تسخیر پسر ۱۴ سالهای شنیده بود. او در آن زمان دانشجویی در دانشگاه جورجتاون بود. یوجین گلگر، یکی از استادان و کشیش کالج یسوعی به بلتی در مورد ماجرای عجیب پسربچهای گفته بود که تصور میکرد به تسخیر موجودات اهریمنی در آمده بود، ولی نهایت پس از جن گیریهای فراوانی نجات یافته است.
رونالد هانکلر در سال ۱۹۳۵ به دنیا آمد و در خانوادهای متوسط در کاتیج سیتی، مریلند بزرگ شد. او ۱۴ ساله بود که صدای تقتق و خراشهای غیرعادی را از دیوارهای اتاق خوابش شنید. اشیا اتاق او بدون توضیح خاصی به پرواز در میآمدند و تختش نیز تکانهای هولناکی میخورد. سورد که یکی از اعضای «کلیسای شیطان» است، این اتفاقات را نمونهی واضحی از «پدیده کلاسیک پولترگیست» (کلمه آلمانی به معنای ارواح خبیث مزاحم) دانسته است.
مادر هانکلر تصور میکرد اتفاقات عجیب و غریب پیرامون پسرش ارتباط زیادی به عمهی او «تیلی» دارد که به رونالد استفاده از تخته ویجا را آموخته بود
لوتر شولز، کشیش خانوادگی هانکلرها در مارس ۱۹۴۹به آزمایشگاه فراروانشناسی دانشگاه دوک در مورد اتفاقاتی که برای رونالد اتفاق افتاده نوشت. او در بخشی از توضیحات خود اشاره کرده بود: «صندلیها با او حرکت میکردند و گاهی او را از روی صندلی پرت میکردند. هر وقت که روی تخت بود، تختش تکانهای شدیدی میخورد.» طبق آنچه سورد در پادکست خود میگوید، مادر رونالد میترسید تیلی، عمه پسرک که به او استفاده از تخته ویجا و نحوه برقراری ارتباط با ارواح را آموخته بود ارتباطی به این ماجرا داشته باشد.

کِنی بیدل، همکار سورد نیز بعدا با تحقیقات خود متوجه شده بود که هانکلر عمهای به نام ماتیلدا «تیلی» هندریکس دارد. پس از این رونالد آزمایشهای مختلف پزشکی و روانپزشکی را پشت سر گذشت، ولی هیچ چیز غیرعادی پیدا نشد. نهایتا والدین او تصمیم گرفتند از یک کشیش پروستان کمک بگیرند.
ماجرایی عجیبتر از داستان؛ کتاب و فیلم جن گیر
ویلیام فریدکین، کارگردان فیلم جن گیر در سال ۲۰۱۲ به «انترتینمنت ویکلی» گفته بود: «آنها خانواده لوتری بودند و تمام مراحلی را که در فیلم میبینید را پشت سر گذاشتند: آنها به پزشکان، کلینیکها مراجعه کرده و نهایتا هم سراغ یک کشیش خانوادگی خود در کلیسای لوتری رفتند.»
ویلیام باودرن که در میان گروه کوچکی از یسوعیانی بود که به هانکلر کمک کرده بودند نیز گفته است که پسرک در طول ۳ ماه بیش از ۲۰ جنگیری را پشت سر گذاشته است. باودرن در مقالهای با عنوان «مطالعه موردی کشیشهای یسوعی» که به عنوان راهنمای جنگیری به کار گرفته میشود نیز از تسخیر شیطانی پسری در حومه واشنگتن به نام «آر» صحبت کرده بود.

باودرن روز ۱۰ مارس ۱۹۴۹ در دفتر خاطرات خود یکی از این جلسات جنگیری را با حضور ۱۴ شاهد توصیف کرده بود. رونالد در این جلسه در حالت خلسهمانندی بود. تختخواب او تکان میخورد و صدای خراشها نیز درست مانند صدای رژه سربازان بود. نیروی مرموزی تمثال سنت مارگارت ماری را بر زمین انداخت و پسرک با دیدن این صحنه آشکارا به وحشت افتاد. نهایتا خانواده رونالد تصمیم گرفتند او را به شهر سنتلوئیس، همان جایی که تصادفا عمه تیلی زندگی میکرد ببرند تا در آنجا معالجه شود.
ماجرای جن گیری رونالد هانکلر
باودرن در بخش دیگری از دفتر خاطرات خود نوشته است: «به نظر میرسید هر نیروی که پسرک را به تصرف خود در آورده بود میخواست مسیر سفر سنتلوئیس باشد. یک روز عصر روی دندههای پسرک خراشهایی به چشم میخورد که کلمهی «لوئیس» از روی آن خوانده میشد. بعدا وقتی قرار شد برای زمان حرکت تصمیمگیری شود نیز کلمهی «شنبه» روی باسن پسرک نقش بست. به همین ترتیب، وقتی در مورد زمان اقامت پسرک و مادرش ابهولیتی وجود داشت نیز روی سینه پسر سوم و نیم هفته خراشیده شد.» در تمام مدتی که این نقشها روی بدن پسرک ظاهر میشدند دستان او بیحرکت بودند. در تمام این مدت مادرش او را تحت نظر داشت.
کشیش در حین جنگیری رونالد از ضرب گرفتن روی وسایل، صدای خراش، لرزش دیوارها و پرت شدن وسایل اتاق به سمتش خبر داده بود
۱ ماه مارس ۱۹۴۹ بود که رونالد هانکلر در بیمارستان برادران الکسیان در سنتلوئیس بستری شد. در آنجا در یکی از تشنجهای شدیدش بینی کشیش را شکست. بنا به آنچه سورد در پادکستش میگوید، اواسط ماه آوریل رونالد پس از دیدن سنتمایکل (بنا به روایتهای مسیحی پیشوای فرشتگان بهشت) در خواب و رؤیا که شمشیری شعلهور را در دست داشت از شر شیطان رهایی یافت. بیل برینکلی در مقالهی اوت سال ۱۹۴۹ خود در نشریه «واشنگتن پست» نوشت: «در آنچه که احتمالا یکی از برجستهترین تجربیات در نوع خود در تاریخ دینی اخیر نیز باشد، پسرک ۱۴ سالهای با کمک کشیش کاتولیکی از تسخیر شیطان نجات یافت.» بلتی در زمان دانشجویی این داستان را در جراید خواند. او سپس تحقیقاتی را در این رابطه آغاز کرد و متوجه شد پسرک در حین جنگیریهای خود ضمن فریادهای گوشخراش و فحاشیهای خود عباراتی به زبان لاتین را بر زبان میآورد، در حالی که اصلا لاتین نمیدانست.
اگرچه دیگر محققین سالها میدانستند که هانکلر الهامبخش واقعی کتاب و فیلم جن گیر بوده، ولی هؤیت او را تا زمانی که همچنان در قید حیات بود فاش نکردند. زن خویشاوند رونالد هانکلر در سال ۲۰۲۰ تأیید کرد که او یک ماه قبل از تولد ۸۶ سالگیاش پس از سکته مغزی در منزلش در ماریوتسویل، مریلند درگذشته است. جسد او نیز بنا به درخواستش سوزانده شده است.

استودیوی یونیورسال در سالهای اخیر دست به ساخت سهگانه سینمایی جنگیر با حضور الن برستین در نقش اصلی خود به عنوان مادر نوجوانی تسخیر شده کرد. این فیلم در سال ۲۰۲۳ ساخته شد. کتاب جنگیر بلتی تنها در ایالات متحده بیش از ۱۳ میلیون نسخه فروخت و فیلمی که او نویسندگی فیلمنامهاش را بر عهده داشت نیز برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی در جوایز اسکار و گلدن گلوب شد. جنگیر اولین فیلم ترسناکی بود که نامزد اسکار بهترین فیلم سال میشد. ولی مردی که الهامبخش فیلم جن گیر بود پایان غمانگیزی داشت. سه فرزند رونالد، دو دختر و یک پسرش سالها بود که با پدرشان رابطهای نداشتند و حتی در مراسم تشییع جنازه او شرکت نکردند.
سورد میگوید که با مارک اوپساسنیک، نویسندهای که در سال ۲۰۱۶ کتابی در رابطه با پشتپرده کتاب و فیلم جن گیر نوشته بود تماس گرفته است. اوپساسنیک در میان اولین کسانی بود که رویدادهای ماوراءالطبیعی پیرامون رونالد را زیر سوال برد و به این نتیجه رسید که او احتمالا تنها پسربچهای لوس و ننری به دنبال جلب توجه بوده است. سرجیو روئدا نویسندهای که در سال ۲۰۱۸ کتابی در مورد تسخیرهای شیطانی ماجرای جنگیر به چاپ رسانده بود نیز عنوان کرده است که پدر رونالد او را لوس بار آورده بود و مادرش سختگیرتر بوده است. او همچنین با استناد به گفتههای شولز، کشیش خانوادگی آنها ادعا کرده بود که مادر رونالد بسیار خرافاتی بوده است. شولز در برههای مشکوک شده بود که نکند این ماجراها تنها ترفندهای حیلهگرانه پسرک برای فرار از مدرسه باشد.
خویشاوند رونالد نیز گفته است که خود او نیز هیچوقت ادعای تسخیر شیطانی را قبول نداشته و همهچیز را ساختگی دانسته است. با این حال، در روزهای پایانی زندگی رونالد اتفاقی افتاده بود که غیرقابل توضیح بود. این زن به یاد میآورد که اندکی قبل از مرگ رونالد کشیش کاتولیکی به خانه ولیده تا آخرین مراسم را انجام دهد. ولی او کشیش خبر نکرده بود. با این حال، او میگوید: «نمیدانم پدر چطور میدانست که باید بیاید، ولی او رونالد را به بهشت رساند، او اکنون با خدا است.»
منبع: New York Post