نقد انیمیشن «در سایه سرو»؛ برنده سومین جایزه اسکار برای ایران

نمی‌توانم ذوق و شوقم را از اینکه انیمیشن ۲۰ دقیقه‌ای «در سایه‌ی سرو» ساخته‌ی شیرین سوهانی و حسین ملایمی از ایران برنده‌ی جایزه‌ی اسکار شد، پنهان کنم. جایزه‌ای شایسته و به حق و نه سیاسی که تماشای آن انسانی‌ترین و عاطفی‌ترین دقایق سینمایی امسال را برایم رقم زد.

بعد از دو اسکار فیلم‌های فرهادی، حالا بنظر می‌رسد سینمای ایران در اسکار هم جای پایش محکم شده آن هم در روزهایی که دیگر فیلم‌های خوب‌مان در جشنواره‌ها کمرنگ شده‌اند.

هشدار: در نقد فیلم «در سایه‌ی سرو» خطر لو رفتن داستان وجود دارد.

اول درباره‌ی شرایط خلاقانه‌ی ساخت «در سایه‌ سرو» بگویم. در همین اسکار فیلم‌هایی بودند که با سر و صدای زیاد تولید و پخش شدند. از فیلم «دانه انجیر معابد» که در بخش بهترین فیلم خارجی‌زبان از سمت آلمان البته نامزد شده بود بگیرید تا «بروتالیست» سه ساعت و نیمه که در نهایت برای آدرین برودی جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر را به ارمغان آورد. فیلم‌های پرزرق و برق با عناوین دهان پرکن که درنهایت سینمایشان کمرنگ‌تر از پیام‌هایشان بود. در این شرایط اسکار «در سایه‌ی سرو» شبیه اسکار بهترین فیلم به «آنورا» بارقه‌ی امیدی بود که هنوز سینما و نمایش لطافت لحظه‌های انسانی دیده و تحویل گرفته می‌شود.

از آن طرف در همین جشنواره‌ی فجر خودمان امسال انیمیشن‌های سینمایی دیدیم با تولیدات عظیم و صداپیشه‌های سلبریتی که در روایت و برانگیختن احساسات مخاطب و جهان‌بینی به گرد پای انیمیشن «در سایه‌ی سرو» هم نمی‌رسیدند.

نقد فیلم «در سایه‌ی سرو»

انیمیشن شروع طوفانی دارد. شیشه‌های شکسته‌ی چسب خورده برای ما یادآور جنگ است اما جلوتر متوجه می‌شویم که دشمن این‌بار بیرونی نیست. این شکستگی‌ها نتیجه‌ی حمله‌ی یک دشمن بیرونی در گذشته است که به نبردی درونی تبدیل شده. روایت ضدجنگ فیلم قرار نیست از همان اول خودش را توی صورت تماشاگر بکوبد. اول آدم‌ها مهم‌اند. با این حال صدای شکستن شیشه‌ها مو به تن آدم سیخ می‌کند. مردی که بیشتر از ماهی داخل تنگ و شیشه‌ی پنجره و آینه به خودش آسیب می‌زند. دخترش که از نجات پدر ناتوان است و دلمان به حال او و مظلومیتش می‌سوزد. بعد به لحاظ بصری همه‌ی این‌ها خیلی زیبا روایت می‌شود. مایعات از شکستن‌ها سرریز می‌شوند. آب از تنگ، خون از شکاف پیشانی پدر و لب چاک‌خورده‌ی دختر. همه‌ی جزییات این خانه شکسته است از اشیا تا آدم‌ها.

عاشق تمهیدات بصری شدم که در این ۲۰ دقیقه حس و حال کاراکترها را انعکاس می‌داد. وقتی دختر می‌خواهد بیرون بزند و پدر مثل طنابی دورش حلقه می‌شود که نگذارد. وقتی تروما در جانش بیدار می‌شود و صورتش آبی می‌شود. چرا آبی؟ شاید چون مرد اهل دریاست. عاشق تمهید شکستن فیزیکی آدم‌ها مثل وقتی دختر هولش می‌دهد و پدر در ساحل می‌افتد. محشر است.

با حضور یک نهنگ در ساحل همه چیز عوض می‌شود. زندگی که بی‌معنا بوده حالا دلیلی برای مبارزه پیدا می‌کند. آن وجه مهربان پدر رویش را نشان می‌دهد. آن مبارزه‌ای که مرد زمانی در آن همسر و کشتی‌اش را باخته بود حالا تبدیل به مبارزه‌ای در ظاهر برای نجات یک ماهی بزرگ (در تناظر با همان ماهی کوچک که اول کار تنگش را شکسته بود) و در حقیقت برای نجات خودش و رابطه‌اش با دخترش می‌شود.

این ۲۰ دقیقه در همه‌ی جزییات از تصویر تا صدا تا موسیقی تا روایت فیلمی انسانی و درست و تلخ و شیرین است. اسکارش برای همین ارزش دارد. اینکه فقط پیام نیست بدون قالب سینمایی. و فقط هم فرم نیست. در یکی از بدترین سال‌های سینمایی، «زیر سایه‌ی سرو» نمایش ناامیدی و جدال درونی آدم‌ها، انگیزه برای مبارزه و درنهایت رسیدن به ساحل آرامش است.

۵ از ۵
نکات مثبت
روایت
صدا و موسیقی
تصویرسازی و کارگردانی
نکات منفی: ندارد

حرف‌های سازندگانش را هم بعد از دریافت جایزه‌ی اسکار بشنوید می‌بینید که چقدر درست و انسانی و بی‌ادا به مبارزان زندگی ادای دین کرده‌اند. کارگردانانی که تا لحظه‌ی آخر ویزایشان نیامده بوده و درست سه ساعت قبل از شروع مراسم به لس‌آنجلس رسیده بودند. حرف‌های کوتاه آن‌ها در برابر آن نطق بلند آدرین برودی. خطوط مینی‌مال صاف و منحنی شخصیت‌هایشان در مقابل صدها بازیگر ستاره‌ای که سال گذشته در فیلم‌های بزرگ دو سه ساعته دیدیم. این خطوط شخصیت ساختند. دختر و مردی که اسم نداشتند اما سرنوشت‌شان از اسم‌های بزرگ مهم‌تر بود چون شبیه ما بودند. زخم‌خورده و در تلاش برای مرهم گذاشتن روی زخم‌ها.

منبع: دیجی‌کالا مگ

۱۳ دیدگاه

  1. راضی بودن یا نبودن امثال تو، موجودات بیسواد و قدر نشناس، چه اهمیتی داره؟!!
    درود به هنرمندان سرزمینم که با امکانات کم و تحت فشارهای متعدد ناشی از ناکارآمدی و بی لیاقتی مسئولین موفق به افتخار آفرینی شدن.

  2. انیمیشن خیلی زیبایی هست و افتخار افرین.
    اما کاش کارگردانان این انیمیشن ایرانی، خودشون هم شبیه ایرانی نشون می دادند نه شبیه غربی. به هر حال خسته نباشند خیلی زحمت کشیدن.

  3. کاری به خود این انیمیشن ندارم اما از پوشش این خانم وصحبت های ایشان وهمسرش راضی نبودم حفظ اسالت زن ایرانی همیشه واجب هست

  4. شیرین ترین سوهانی که ذائقه تلخ اینروز های مردم کشورمان وبخصوص اهالی هنر را حلاوت بخشید.
    بسیار خوشحالم که هنرمندان تحصیلکرده ای این اسکار را بخانه آوردند که توانستند غریب ترین احساس انسان درگیر جنگ گذشته را بدرستی روایت کنند.
    با شما منتظر این دیدار می‌مانم و تا آنموقع برای همه جوانان کشورم در هر رشته آرزوی موفقیت آتی بکنم………..زنده باد هنرمندان وطنم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا