حقایق باورنکردنی از فرار تاریخی سه مرد از زندان آلکاتراز
۶۳ سال قبل ساکنان سانفرانسیسکو با خبر حیرتانگیزی از خواب بیدار شدند. شب قبل ۳ زندانی توانسته بودند از زندان آلکاتراز، زندان مخوف و غیرقابل گریز فرار کنند.

فرار ۳ زندانی از زندان آلکاتراز یکی از ماجراهای باورنکردنی است که همچنان ابهامات زیادی پیرامون آن به چشم میخورد. اینکه این سه زندانی چگونه توانسته بودند علیرغم شدیدترین تمهیدات امنیتی، با وجود دورافتادگی جزیره، سرمای شدید هوا و بسیاری موانع دیگر از زندان فرار کنند یا اینکه واقعا چه بلایی سر آنها آمده، آیا توانسته بودند آن شب پرماجرا و سخت را به سلامت پشت سر بگذارند یا اینکه طعمه کوسهها شده بودند؟ و بسیاری سوالات دیگر همچنان با گذشت بیش از ۶ دهه ذهن بسیاری از به خود مشغول کرده است.
یک فرار حسابشده
فرانک موریس و برادران آنگلین، جان و کلارنس ۶ ماه را صرف کَندن تونلی از دیوار سلول خود به فاضلاب زندان آلکاتراز کرده بودند. این سه مرد تنها مجهز به قاشق و چنگال و سایر وسایلی بودند که از غذاخوری زندان برداشته بودند.
زندانیها نقشه دقیق و حسابشدهای برای فرار کشیده بودند. آنها با کاپشنهای بارانی که از لباسشویی زندان برداشته بودند، یک قایق نجات (کَلک) هم ساخته بودند. برادران آنگلین و موریس با استفاده از تکههای مقوا و کاغذ و موهایی که از سلمانی زندان کِش رفته بودند، ۳ سر آدمک ساختند تا بعد از فرار از زندان برای گمراه کردن نگهبانان به جای خود روی تختها بگذارند.

سرانجام شب ۱۱ ژوئن ۱۹۶۲ سه مرد از تونلی که کنده بودند به پشتبام زندان رفتند و از آنجا به راحتی از کنار نگهبانها رد شدند و به سمت خلیج به راه افتادند. بلافاصله پس از اینکه نگهبانان متوجه فرار ۳ زندانی شدند، تمام جزیره به محاصره نیروهای امنیتی درآمد و جستجوی گستردهای برای پیدا کردن زندانیها شروع شد. تمام اسکلههای سانفرانسیسکو هم تحتنظر بودند.
با وجود تحقیقات زیاد هیچ ردپایی از ۳ مرد پیدا نشد. تحقیقات اولیه به این نتیجه رسیدند که ۳ زندانی احتمالا پس از فرار غرق شدند. مدتی بعد در نزدیکی پل گلدن گیت، کیسهای حاوی چند نشانی و شماره تلفن پیدا شد. بعد از آن، ملوانان و سرنشینان یک کشتی نروژی گزارش دادند که جسدی شناور روی آب را در همان حوالی دیدهاند.
با توجه به اینکه آبهای یخزده خلیج سانفرانسیسکو پر از کوسه بودند، حتی خوشبینترین افراد هم تصور نمیکردند که زندانیها از مهلکه جان سالم به در برده باشند. نهایتا FBI پس از تحقیقات خود در سال ۱۹۷۹ این پرونده را رسما مختومه اعلام کرد. اما خانواده مجرمان مدعی هستند که با دو برادر ارتباط داشتهاند.
شبکه تلویزیونی دیسکاوری پرده از معما برمیدارد
در ژوئیه ۲۰۲۲ مستند تلویزیونی از شبکه تلویزیونی دیسکاوری پخش شد که در آن سازندگان مستند اعلام کردند که حقیقت ماجرای آن شب تاریک در زندان آلکاتراز را برملا کردهاند. دیوید ویدنر، برادرزاده آنگلینها در مستند اصرار داشت که داییهای او پس از فرار از زندان به آزادی رسیدهاند.
دیوید میگوید، یکی از اعضای شبکه دیسکاوری به همراه برادر ۶۰ ساله او، کَن توانستهاند مخفیگاهی را در برزیل کشف کنند. هماکنون نتایج آزمایش ژنتیک میتواند نشان دهد که دو برادر در برزیل تشکیل خانواده دادهاند و صاحب فرزند شدهاند.

دیوید ۵۵ ساله در مصاحبهای عنوان کرد: «برادرم کن به برزیل سفر کرد تا بتواند در آنجا اعضای خانواده از جمله بچههای جان و کلارنس را پیدا کند.»
آنها چندین آزمایش ژنتیک انجام دادند و توانستند محل زندگی دو برادر را پیدا کنند. دیوید در ادامه گفت: «آنها همچنان روی آزمایشهای ژنتیک کار میکنند. بنابراین فعلا باید مراقب حرفهایم باشم. مطمئن نیستم زمانی داییهایم را ببینم، ولی امیدوارم بچههایشان را ببینم.»
زندان مخوف آلکاتراز
دیوید ادعا میکند که مقامات برای حفاظت از شهرت زندان مخوف آلکاتراز مشهور به «صخره» سعی در سرپوش گذاشتن روی حقایق داشتند. این زندان سرانجام در سال ۱۹۶۳ بسته شد. در تاریخ ۳۰ ساله زندان آلکاتراز، ۱۴ تلاش برای فرار انجام گرفت. ۲۳ مجرم فراری زنده دستگیر شدند، ۶ نفر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند و کشته شدند و ۲ مرد هم در حین شنا کردن فاصله ۱٫۲۵ مایلی (۲ کیلومتری) جزیره تا ساحل غرق شدند. ۵ نفر از جمله جان و کلارنس آنگلین و فرانک موریس هم مفقود شدند و تا مدتها گمان میرفت که غرق شده باشند.

ولی ماری ۸۷ ساله، مادر دیوید، عقیده دارد که برادرانش موفق شدهاند. دیوید، پدر دو فرزند، مدیر ایمنی شرکتی در شهر لیزبورگ، ایالت جورجیا است. او میگوید: «هشت ساله بودم که FBI برای پرسوجو از مادرم به خانه ما آمد. آنها همیشه میپرسیدند: از برادرانت چیزی شنیدهای؟ و مادرم هم همیشه میگفت: نه، ولی اگر میشنیدم هم چیزی به شماها نمیگفتم. نمیتوانم بگویم مادرم با آنها در تماس بوده، ولی مطمئنام که سایر اعضای خانواده با دو برادر در ارتباط بودند.»
دو برادر افسانهای
آنگلینها ۱۲ خواهر و برادر هستند که در فقر شدید در راسکین، حومه خلیج تامپا در فلوریدا دنیا آمدند. پدر خانواده رابرت، یک کارگر مزرعه بود و راشل، مادر آنها هم خانهدار بود. برادران که در بندر اقیانوسی زندگی میکردند، آنقدر شنا دوست داشتند که بعضی اوقات به جای مدرسه وقت خود را صرف شنا میکردند. همین تفریح احتمالا در زندان آلکاتراز به کمک آنها آمده است.
دیوید میگوید: «آنها با بزرگ شدن توقعات بیشتری از زندگی خود پیدا کردند. آنها پسران فوقالعاده با استعدادی بودند. البته نه باهوش به لحاظ درسی، بلکه هوش خیابانی خارقالعادهای داشتند و در نوجوانی با سرقت برای خودشان لباس میخریدند.»

«آنها در دهه ۱۹۵۰ دست به سرقتهای کوچک و بزرگی زدند و همیشه هم بعد از چند ساعت از مهلکه در میرفتند. آنها فقط از یک بانک سرقت کردند و همانجا هم دستگیر شدند. مادرم به ما گفت که یک روز یکشنبه به همراه خانواده برای ملاقات کلارنس به زندانی در فلوریدا رفتند. هنوز چند ساعتی از برگشتن آنها به خانه نگذشته بود که کلارنس به او تلفن زد و گفت که از زندان فرار کرده و باید برود دنبالش.»
«داییهایم را به زندان آتلانتا فرستادند و بعد از چند تلاش ناموفق برای فرار به زندان آلکاتراز منتقل شدند. مادرم گفت که یک روز در حین اتو کردن لباسها از رادیو شنیده که چند زندانی از صخره فرار کردهاند. حدود ۱۸ ماه از انتقال برادرها به این زندان میگذشت و مادرم فورا متوجه شد که فرار کار دو برادرش بوده است. دو برادر واقعا مثل هری هودینی [شعبدهباز آمریکایی که به فرارهای اعجابآورش از تقریبا هر نوع مخمصهای شهرت داشت] بودند و اصلا مهم نبود کجا زندانی میشدند، حتما موفق به فرار میشدند.»
گزارشهای مختلف حاکی از آن است که دو گانگستر به نامها میکی کوهن و وایتی بالجر به ۳ مرد برای فرار کمک کردهاند و ترتیبی دادهاند تا قایقی برای بردن آنها به خلیج بیاید.
داستانی که الهامبخش فیلم فرار از آلکاتراز شد
داستان فرار فرانک موریس و برادران آنگلین در سال ۱۹۷۹ به روی پرده سینماها رفت. در این فیلم سینمایی کلینت ایستوود نقش سارق بانکی به نام فرانک موریس را بازی میکرد. سالها بعد از فرار ۳ زندانی، یک قاچاقچی مواد مخدر به نام فِرِد بریزی (که حالا مُرده) ادعا کرد که آنها را بلافاصله پس از فرار به مکزیک برده است.
او همچنین گفت که در سال ۱۹۷۵ در میخانهای در ریودوژانیرو، برزیل به آنها برخورده است. فرد در سال ۱۹۹۲ عکسی [عکس شاخص مطلب] از دو برادر را به خانواده آنها داده و گفت که آنها حالا مزرعهای را اداره میکنند و وضع خوبی هم دارند.
معلوم نیست چه بر سر موریس آمد، اما اتفاق بعدی در پرونده فرار از زندان آلکاتراز در سال ۲۰۱۸ افتاد. در این سال فاش شد پلیس سانفرانسیسکو نامهای از جان آنگلین در اختیار دارد. جان این نامه را در سال ۲۰۱۳ برای پلیس پست کرده بود.

او در این نامه گفته بود که میخواهد در ازای کمک خود را تحویل پلیس دهد. جان نوشته بود: «اسم من جان آنگلین است. من در ژوئن ۱۹۶۲ با برادرم کلارنس و فرانک موریس از زندان آلکاتراز فرار کردم. من حالا ۸۳ ساله هستم و حالم وخیم است و سرطان دارم. بله همه ما آن شب توانستیم، البته به سختی از مهلکه در برویم. فرانک اکتبر ۲۰۰۵ از دنیا رفت.»
«قبر او با نام دیگری در الکساندریا است. برادرم در سال ۲۰۱۱ فوت کرد. اگر در تلویزیون اعلام کنید که بیشتر از یک سال به زندان نمیروم و تحت مراقبتهای پزشکی قرار میگیرم، قول میدهم دوباره نامه بنویسم و بگویم حالا کجا هستم. اصلا شوخی ندارم و دارم واقعیت را میگویم.»
جان در ادامه نامه گفته بود که بعد از فرار از زندان مدتها در سیاتل، داکوتای شمالی و کالیفرنیا زندگی کرده است.
FBI دیانای موجود در این نامه را با دیانای خانواده آنگلین مطابقت داد مشخص کند که نویسنده نامه حقیقتا یکی از خویشاوندان خونی آنها (یعنی جان آنگلین) است. با این حال، این آزمایش نتیجهای دربرنداشت و FBI بعدا اعلام کرد که نتیجه آزمایش دیانای بدون نتیجه قطعی بوده است.
دیوید میگوید که خانواده او همیشه کارتهای تبریک کریسمس و پیغامهایی را روی نوارهای کاست از برادران فراری دریافت میکردند. زندان آلکاتراز هماکنون به یک موزه تبدیل شده است. مریل و ماری، دو خواهر همچنان در قید حیات خانواده آنگلین در سال ۲۰۱۲ همزمان با پنجاهمین سالگرد فرار برادرانشان از زندان به آلکاتراز سفر کردند.
منبع: Mirror