اعدام ۹ زندانی سیاسی در تپه‌های اوین؛ سرنوشت فراریان چه بود؟ +عکس

۹ زندانی سیاسی در ۲۹ فروردین در تپه‌های اوین گلوله‌باران شدند اما روایت رسمی چیز دیگری بود.

روزنامه اطلاعات روز ۳۰ فروردین ۵۰ سال قبل در خبری کوتاه نوشت: «امروز مقامات انتظامی اعلام کردند، ۹ نفر از زندانیانی که قصد فرار داشتند کشته شدند. طبق اعلام مقامات مزبور تعدادی از زندانیان ماجراجو در داخل زندان مبادرت به تحریک سایر زندانیان می‌نمودند. مقامات زندان تصمیم گرفتند آنها را به زندان دیگری منتقل نمایند. هنگامی که اتوبوس حامل زندانیان مورد بحث جهت انتقال آنان به زندان دیگر در حرکت بوده، زندانیان ضمن حمله به مأمورین مستقر در اتوبوس زندانی‌بَر و مجروح کردن ۲ نفر از آنها موفق می‌شوند از اتوبوس خارج شوند و مبادرت به فرار نمایند.

در این موقع مأمورین مستقر در دو خودرو متعاقب اتوبوس که مأموریت مراقبت و محافظت از اتوبوس را به عهده داشتند، اقدام به تیراندازی به طرف زندانیان کردند و در نتیجه ۹ نفر از زندانیان کشته شدند و هیچ‌یک موفق به فرار نگردیدند. وضع مزاجی دو نفر از مأمورین که یکی از آنها مورد اصابت گلوله سایرین قرار گرفته رضایت‌بخش است.» در انتهای این خبر نام آن ۹ زندانی کشته‌شده به این شرح آمده است: «۱. محمد چوپان‌زاده ۲. احمد جلیل افشار ۳. عزیز سرمدی ۴. بیژن جزنی ۵. حسن ضیاء ظریفی ۶. کاظم ذوالانوار ۷. مصطفی جوان خوشدل ۸. مشعوف کلانتری ۹. عباس سورکی.»

اعدام

این ماجرا واقعیت داشت؟

این روایت رسمی بود که می‌گفت این ۹ نفر قصد فرار داشتند، اما روایت‌های دیگر از اعدام این ۹ زندانی، که همگی چپ‌گرا بودند، حکایت داشتند. از میان این جمع، ۳ نفر حکم ابد، ۴ نفر ۱۰ سال، یک نفر ۱۵ سال و یک نفر ۸ سال حبس داشتند. ۷ نفر از این ۹ نفر عضو گروه سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران بودند و ۲ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق. بنا بر روایتی این ۹ نفر که فرض می‌شد از اعضای اصلی گروه‌های مسلح بودند، بدون اطلاع قبلی از زندان بیرون آورده می‌شوند و در تپه‌های اوین به روی‌شان رگبار می‌بندند.

در روایتی دیگر آمده که ۳ نفر از این ۹ نفر واقعاً قصد فرار داشتند و ساواک از این فرصت برای از بین بردن همه این افراد استفاده می‌کند. حتی روایت شده که فرار این افراد با زمینه‌چینی ساواک صورت گرفته بود تا بهانه‌ای برای کشتن این ۹ نفر وجود داشته باشد. هرچند پرویز ثابتی، رئیس اداره کل سوم ساواک، منکر نقش ساواک در این قضیه بود و ادعا می‌کرد که این اتفاق دقیقا مطابق آنچه در مطبوعات روایت شده رخ داده است. در این جمع، بیژن جزنی از نظر مبارزاتی جایگاه مهم‌تری از سایرین داشت.

همچنین ببینید: روایت جنگ تریاک بین چین و انگلیس؛ استعمارگری که «همه چیز» را می‌خواست!

بیژن جزنی یکی از شخصیت‌های برجسته جریان چپ در تاریخ معاصر ایران بود؛ مردی که اندیشه و مبارزه را به هم گره زد و تا واپسین لحظه زندگی‌اش به باورهایش وفادار ماند. او متولد زمستان ۱۳۱۶ در تهران بود؛ کودکی‌اش در فضایی سپری شد که سیاست و مبارزه در تاروپود خانواده‌اش تنیده شده بود. پدرش از افسران ژاندارمری و از هواداران حزب توده بود و پس از درگیری‌های سیاسی به شوروی پناهنده شد. مادرش نیز در صف مقدم فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی زنان قرار داشت.

اعدام

جزنی از همان سال‌های نوجوانی به حلقه‌های فکری و سیاسی نزدیک شد و در فضای پرتنش دهه‌های ۲۰ و ۳۰ شمسی، تدریجاً به یکی از چهره‌های مؤثر جنبش چپ تبدیل شد. علاقه‌اش به مسائل اجتماعی و سیاسی در ادامه او را به دانشگاه تهران کشاند، جایی که در رشته فلسفه تحصیل کرد و با رتبه ممتاز فارغ‌التحصیل شد. پایان‌نامه‌اش درباره انقلاب مشروطه نشان از درک عمیق او از تحولات سیاسی ایران داشت.

در دهه‌های ۳۰ و ۴۰، جزنی وارد مرحله‌ای تازه از فعالیت شد. با تشکیل هسته‌هایی از گروه‌های چپ‌گرای مستقل، به دنبال آن بود تا مبارزه را از گفتار به کنش عملی بکشاند. او از بنیان‌گذاران سازمانی بود که بعدها به چریک‌های فدایی خلق شهرت یافت. برخلاف برخی همفکرانش، جزنی معتقد بود که حرکت مسلحانه باید ریشه در تحلیل دقیق شرایط اجتماعی و ساختار طبقاتی جامعه ایران داشته باشد، نه صرفاً تقلید از مدل‌های خارجی.

در اواخر دهه ۴۰، ساواک او را به جرم سازماندهی فعالیت‌های ضدحکومتی دستگیر کرد. ۱۵ سال حبس برای او در نظر گرفته شد، زندان فرصتی برای نوشتن، تحلیل و تبیین بهتر آرمان‌هایش شد. جزنی در زندان دست به نگارش چندین اثر مهم زد و در کنار آن، با هنرش به نقاشی پرداخت. تابلوهای نقاشی‌اش، به‌ویژه تصویر معروف از واقعه سیاهکل، سندی بصری از نگاه انتقادی او به وضعیت موجود بود.

اعدام

اما سرنوشت تلخ‌تر از آن چیزی بود که در حکم دادگاه آمده بود. در فروردین ۱۳۵۴، بدون هیچ هشدار یا مقدمه‌ای، بیژن جزنی به همراه هشت تن دیگر از زندانیان سیاسی به خارج از زندان اوین منتقل و به طرز مشکوکی اعدام شدند. روایت رسمی ادعا کرد آن‌ها قصد فرار داشتند، اما بسیاری، این اتفاق را یک «قتل سیاسی» حساب‌شده از سوی حکومت پهلوی تلقی کردند؛ حرکتی برای حذف بی‌صدای چهره‌هایی که حتی در زندان نیز ترس در دل قدرت می‌انداختند.

بیژن جزنی  در قطعه‌ ۳۳  بهشت زهرا به خاک سپرده شده است.

منبع: اطلاعات آنلاین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا