پیک موتوری کانال تلگرام: نمی‌دانستم این‌همه مدت پیک مواد مخدر بودم!

مرد ۵۳ ساله‌ای که پس از شرایط سخت زندگی مجبور شده بود به شغل پیک موتوری در یک کانال تلگرامی بپردازد، بعد از یک تصادف کوچک متوجه شد در تمام این مدت پیک مواد مخدر بوده است.

مرد ۵۳ ساله‌ای که برای تأمین مخارج زندگی در کانال تلگرامی به دنبال کار رفته بود، ناخواسته به پیک مواد مخدر صنعتی تبدیل شد؛ شعاری که سرنوشتش را تغییر داد این بود: «کنجکاوی ممنوع!»

با آنکه پدر خانواده در یکی از ادارات دولتی کار می‌کرد، شرایط اقتصادی چندان مناسبی نداشتند. پسر دوم خانواده که پس از خدمت سربازی با «پرستو» ازدواج کرده بود، با وساطت پدر در همان اداره به‌عنوان نیروی خدماتی استخدام شد. زندگی ساده و پر از سختی آن‌ها با قناعت همسرش می‌گذشت اما مخارج سه فرزند روزبه‌روز بیشتر می‌شد.

این مرد ۵۳ساله که اکنون به اتهام حمل مواد مخدر صنعتی در کلانتری شهید نواب صفوی مشهد تحت نظر است، در گفت‌وگو با کارشناس اجتماعی ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند:

همچنین بخوانید: سرگذشت باورنکردنی مشهورترین قاچاقچیان مواد مخدر ایران؛ از دیوانه کویر و سلطان کوکایین ایران تا قورباغه مکران

«مخارج بالا بود و حتی برای خرید سیگار هم دچار مشکل می‌شدم. پرستو فقط خانه‌دار بود و نمی‌توانست کمک اقتصادی کند. به دنبال شغل دوم بودم که در یکی از کانال‌های تلگرامی با افرادی آشنا شدم که خود را مسئول سایت کاریابی معرفی می‌کردند. آن‌ها گفتند پیک موتوری می‌خواهند با حقوق بالا، اما باید موتورسیکلت داشته باشم. با فروش انگشتر همسرم و حلقه ازدواجم یک موتورسیکلت اقساطی خریدم.

خیلی زود پیام دادند هر روز در نقطه‌ای از شهر منتظر دریافت کارتن‌های بسته‌بندی باشم و آن‌ها را به آدرس برسانم. کنجکاو شدم بدانم داخلشان چیست اما تهدید کردند که شعار ما این است: “کنجکاوی ممنوع!” و اگر فضولی کنم، اخراج می‌شوم. از آن زمان هر روز بسته‌ها را از تاکسی اینترنتی تحویل می‌گرفتم و به نشانی‌هایی در محله‌های مرفه شهر می‌رساندم. آخر هفته هم پول خوبی به حسابم واریز می‌کردند. خوشحال بودم که زندگی بهتر شده است.»

اما این خوشی دیری نپایید. روزی پشت چراغ قرمز، وانت نیسانی از پشت به موتورسیکلت او زد. هنگام مشاجره، مأموران پلیس ۱۱۰ به محل رسیدند. یکی از کارتن‌ها پاره شد و مقادیر زیادی مواد مخدر صنعتی روی زمین ریخت. راننده وانت با پرداخت خسارت آزاد شد، اما مرد ۵۳ساله با بسته‌های پر از مواد به کلانتری منتقل شد.

او در پایان با چشمانی اشکبار گفت: «ای کاش همان ابتدا تحقیق می‌کردم. حالا مانده‌ام با این رسوایی چگونه به چشمان فرزندان و عروس و دامادهایم نگاه کنم.»

با توجه به حساسیت ماجرا، گروهی از افسران زبده دایره جرایم رایانه‌ای با دستور مستقیم سرهنگ علی ابراهیمیان، رئیس کلانتری شهید نواب صفوی، برای شناسایی و ریشه‌یابی شبکه قاچاقچیان تلگرامی وارد عمل شده‌اند.

منبع: رکنا

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا