نقد و بررسی فیلم زن و بچه؛ فیلمی که سریالی ساخته شد
فیلم زن و بچه، چهارمین فیلم بلند ساخته سعید روستایی است که از آغاز اکران رسمی خود توانسته توجه مخاطبان را جذب کند، با این حال نقدهای زیادی نسبت به این فیلم وارد شده است.

فیلم زن و بچه چهارمین فیلم سعید روستایی با بازی درخشان پریناز ایزدیار، روایتگر زنی در آستانه تصمیم است؛ فیلمی پرفروش اما پراکنده که از انسجام آثار پیشین کارگردانش فاصله گرفته است.
سعید روستایی با فیلم سینمایی زن و بچه، چهارمین گام بلندش را در سینمای ایران برداشت؛ گامی که گرچه از نظر فروش، موفق آغاز شد اما از حیث روایی و انسجام سینمایی، چندان محکم و استوار نیست.
فیلم در روز نخست اکران با ثبت فروش ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان رکورد تازهای برای افتتاحیه آثار ایرانی بر جای گذاشت و نشان داد نام روستایی هنوز برای گیشه جذاب است اما این بار، تماشاگران بیش از آنکه با یک فیلم منسجم مواجه باشند، درگیر تکهپارههایی از ایدههای جذاب اما پراکندهاند.
بازیگر، چشم فیلم است
در مرکز این فیلم، پریناز ایزدیار با چهره مصمم، خسته و در عین حال رنجدیدهاش، نقطه اتکای اثر است. ایزدیار در نقش «مهناز» پرستار ۴۵ سالهای که درگیر تصمیمات بزرگ زندگی است و بار عاطفی فیلم را بر دوش میکشد. او با بازی کنترل شده و چشمانی که همواره حرفی برای گفتن دارند، موفق میشود از پس شخصیتی بربیاید که میان عقل و دل، مادر بودن و زن بودن، شک و یقین، معلق است.
همچنین بخوانید: انتشار تیزر فیلم زن و بچه+ ویدئو
نقدهایی که از نمایش فیلم در جشنواره کن منتشر شد نیز به این درخشش اشاره داشتند؛ «ددلاین» بازی او را «ارزشمندترین دارایی فیلم» خواند و نوشته بود: «چشمان درشت و تیره ایزدیار، روایت را پیش میبرد». هرچند، برخی رسانههای دیگر مانند «ورایتی» از «رفتارهای غیرمنطقی و خودویرانگر شخصیت اصلی» انتقاد کردهاند؛ موضوعی که ریشه در فیلمنامه دارد، نه در بازیگر.
فیلمی با بار زیاد و ستونهای لرزان
یکی از مهمترین ضعفهای فیلم زن و بچه عدم تمرکز و تعدد سوژههاست. روستایی در تلاش برای ترسیم تصویری جامع از دشواریهای زندگی یک زن مستقل در جامعه امروز به سراغ طیف وسیعی از موضوعات میرود؛ از حضانت فرزند و معضلات ازدواج دوم گرفته تا بیعدالتیهای آموزشی، خشونت پنهان در نهاد خانواده، ضعف نظام درمانی و حتی بحرانهای نوجوانان. اما این تنوع موضوع، بدون آنکه بستری محکم برای روایت داشته باشد، مخاطب را سردرگم میکند.
در واقع فیلم تلاش میکند همهچیز را بگوید اما هیچچیز را تمام و کمال نمیگوید. ایدهها در سطح باقی میمانند، برخی شخصیتها بدون مقدمه وارد میشوند و بدون نتیجهگیری کنار میروند و گرههایی که قرار است درام را شکل دهند، خیلی زود لو میروند و بیهیجان باز میشوند.
از سینما تا سریال؛ تجربهای ناتمام
با مدت زمان حدود ۱۸۰ دقیقه، فیلم زن و بچه بیشتر به یک سریال میماند تا یک فیلم سینمایی. تماشاگر در میانه فیلم، گاه با خود فکر میکند شاید اگر این اثر نخستین تجربه روستایی در قالب سریال بود، موفقتر از کار درمیآمد زیرا ساختار اپیزودیک و رفتوآمدهای مکرر میان خطوط روایی، بیش از آنکه در خدمت ریتم سینمایی باشند، به یک کندی کشدار انجامیدهاند که انرژی تماشاگر را تحلیل میبرد.
کاراکترهایی که کامل نمیشوند
یکی دیگر از چالشهای فیلم، شخصیتپردازیهای نیمهکاره است. شخصیتهای مکمل حتی با حضور بازیگران شاخصی چون پیمان معادی، حسن پورشیرازی، فرشته صدرعرفایی و سها نیاستی بیشتر به تیپهای آشنا شباهت دارند تا کاراکترهای باورپذیر. دیالوگها در بسیاری از موارد یا بیش از حد مستقیم هستند یا به شکلی تصنعی سعی در انتقال پیام دارند. مثلا شخصیت «حمید» اگرچه در ابتدا جذاب است اما به تدریج در مرز کلیشههای آشنای مردان خاکستری گم میشود.
از سوی دیگر، خواهر مهناز با بازی سها نیاستی رفتاری دارد که نه منطق درونی دارد و نه برانگیزاننده همدلی است. تصمیماتش ناگهانی و سطحی است، تا جایی که تماشاگر نه با او همراه میشود نه او را پس میزند؛ او صرفا وجود دارد، بدون اینکه اثری بگذارد.
آیا فیلم زن و بچه عقبگردی برای سعید روستایی است؟
سعید روستایی با فیلمهایی چون «ابد و یک روز»، «متری شیش و نیم» و «برادران لیلا»، استانداردی تازه در سینمای اجتماعی ایران تعریف کرد. او در کارهای قبلیاش با تیزهوشی در روایت و تسلط بر فضاسازی و دیالوگنویسی، تحسین منتقدان و مخاطبان را بهدست آورد اما در فیلم زن و بچه به نظر میرسد این مهارتها در میان بارِ سنگین مضامین و روایتِ شلوغ و ناپیوسته گم شدهاند.
با این حال، نمیتوان تلاش فیلم برای پرداختن به مسائل روز، استفاده از بازیگران توانمند و تلاش برای خلق یک زن مستقل و پیچیده را نادیده گرفت. فیلم زن و بچه هرچند اثری یکدست نیست اما تلاشی است برای گفتوگو با جامعهای که همزمان درگیر سنت و مدرنیته، عدالت و تبعیض، فردیت و خانواده است.
منبع: برنا