۸ شخصیت تاریخی که دچار اختلالات روانی بودند
در پس پردهی نبوغ، قدرت و خلاقیت بسیاری از چهرههای بزرگ تاریخ، سایهای از رنجهای روانی دیده میشود؛ از هنرمندان شوریدهحال گرفته تا رهبرانی با ذهنیتهای پارانوئید، اختلالات روانی نهتنها مانع پیشرفت آنها نشد، بلکه گاه نیرویی پنهان در پس تأثیرگذاریشان بود. این گزارش به سراغ ۱۰ شخصیت مشهور رفته که با وجود بیماریهای روانی، رد پایی ماندگار در تاریخ بشر بر جای گذاشتند.

تحریریه حرف مرد- امیررضا منعمی: تاریخ پر از چهرههایی است که تأثیرات عمیقی بر جهان گذاشتهاند، اما در پشت صحنهی قدرت، خلاقیت یا رهبری آنها، گاه نبردی خاموش با اختلالات روانی جریان داشته است. در این گزارش، به معرفی ۱۰ شخصیت تاریخی میپردازیم که علیرغم (یا بهواسطهی) اختلال روانی خود، تأثیراتی ماندگار در تاریخ بشر گذاشتهاند.
۱. وینسنت ونگوگ؛ اختلال دوقطبی (Bipolar Disorder) یا اسکیزوفرنی؟
در مقالاتی عنوان شده نقاش هلندی مشهور، وینسنت ونگوگ، یکی از بارزترین نمونهها در تاریخ هنر است که بهوضوح از بیماری روانی رنج میبرد. او بارها در نامههایش به برادرش تئو از نوسانات شدید خلقی، توهمات دیداری و شنیداری و دورههای عمیق افسردگی نوشته است. برخی مورخان معتقدند او مبتلا به اختلال دوقطبی بوده، درحالیکه دیگران اسکیزوفرنی یا حتی صرع لوب تمپورال را محتمل میدانند. اقدام به بریدن گوش خود، یکی از مشهورترین نمودهای بحران روانی اوست.
۲. ناپلئون بناپارت؛ اختلال خودشیفتگی (Narcissistic Personality Disorder)
رهبر نظامی و سیاسی فرانسه، ناپلئون، از دید بسیاری دچار نوعی خودبزرگبینی بیمارگونه بود. بر اساس تحلیلهای روانپزشکی مدرن از شخصیت او، احتمالاً اختلال شخصیت خودشیفته داشته است. ناپلئون خود را بالاتر از قوانین و حتی مقدسات میدانست و در مراسم تاجگذاری، تاج را خودش بر سر گذاشت تا نشان دهد از پاپ نیز برتر است.
همچنین ببینید: داستان هیجانانگیز نیکیتیچ میتروخین؛ بزرگترین رسواکننده «کا گ ب» که بود؟
۳. آدولف هیتلر؛ اختلال پارانوئید و ممکن است سایکوز
هیتلر، رهبر نازیها، نشانههای بسیاری از اختلال پارانوئید داشت. او به شدت مشکوک، وسواسی، و دچار هذیانهای عظمت بود. گزارشهایی از پزشک شخصی او (دکتر مورل) وجود دارد که نشان میدهد هیتلر تحت تأثیر انواع داروها، از جمله آمفتامینها، بوده و گاه دچار حالات روانپریشانه میشده است. بسیاری از مورخان باور دارند که اختلالات روانی او نقش مستقیمی در تصمیمات فاجعهبار جنگ جهانی دوم داشته است.
۴. سیلویا پلات؛ اختلال افسردگی ماژور
شاعره و نویسنده آمریکایی، سیلویا پلات، زندگیاش را در جدالی دائمی با افسردگی شدید گذراند. او از نوجوانی دچار حملات افسردگی شدیدی بود که با نوسانات خلقی همراه بود. کتاب “ناقوس شیشهای” تا حد زیادی شرحی خودزندگینامهای از تجربیات او با بیماری روانی است. پلات سرانجام در سال ۱۹۶۳، در سن ۳۰ سالگی، دست به خودکشی زد.
۵. آبراهام لینکلن؛ افسردگی مزمن (Melancholia)
رئیسجمهور آمریکا، آبراهام لینکلن، که یکی از محبوبترین رهبران تاریخ ایالات متحده بهشمار میرود، در طول زندگیاش بارها از دورههای عمیق افسردگی رنج برد. دوستانش او را فردی “غمگین” توصیف کردهاند. در نامهها و سخنرانیهای او، رگههایی از ناامیدی، اندوه و مبارزه درونی دیده میشود. با این حال، او توانست از دل همین دردها، رهبری الهامبخش باشد.
۶. لودویگ فان بتهوون؛ اختلال دوقطبی و احتمالاً ADHD
آهنگساز شهیر آلمانی، بتهوون، با نوسانات شدید خلقی، دورههای پرکاری خلاقانه و سپس رکود عمیق مواجه بود. برخی پژوهشگران معتقدند این نشانهها با اختلال دوقطبی همخوانی دارد. او همچنین دچار کمشنوایی شدید شد که او را منزوی و افسردهتر ساخت، اما در عین حال، برخی از ماندگارترین آثار موسیقی جهان را خلق کرد.
۷. چارلز داروین؛ اختلال اضطراب شدید و احتمالاً اختلال وسواسی-اجباری (OCD)
نویسنده نظریه تکامل، چارلز داروین، زندگیاش را با اضطراب مزمن، حملات پانیک، و مشکلات روانتنی گذراند. او بهشدت نسبت به سلامتیاش وسواس داشت و بسیاری از سفرها و سخنرانیها را بهخاطر اضطراب شدید کنار گذاشت. برخی تحلیلگران معتقدند که این وسواس و ترسهای درونی، او را به سمت بررسی دقیق و علمی طبیعت سوق داد.

۸. نیچه؛ سایکوز (روانپریشی) ناشی از سیفلیس یا اختلال عصبی؟
فریدریش نیچه، فیلسوف آلمانی، در سالهای پایانی زندگی دچار فروپاشی روانی کامل شد. او دچار توهمات، توهم عظمت، و رفتارهای عجیب بود. برخی پژوهشگران، سایکوز ناشی از سیفلیس را علت میدانند؛ برخی دیگر، اختلال دوقطبی یا صرع لوب تمپورال را مطرح میکنند. با این حال، آثار فلسفی نیچه همچنان از ستونهای اندیشه مدرن غرب محسوب میشوند.
شاید علاقهمند باشید: روایتی از به پادشاهی رسیدن رضاخان سردارسپه؛ در مجلس موسسان چه گذشت؟